علامت تعجب در عنوان یک وعده است. اولین فیلم اکشن سال “Mayhem” نام ندارد بلکه فیلم ضرب و شتم قرار است هنگام خرید بلیط خود با هیجان فریاد بزنید. اگرچه به طور دقیق تر آن را “Mayhem” می نامند؟
زیرا واقعیت این است که خاویر گنز، کارگردان ژانر شرور، به نشانههای نقطهگذاری در فرضیهاش عمل نمیکند، بهویژه در نیمه اول پایانناپذیر فیلم، که با صدای انفجاری شروع میشود که نشاندهنده اکشنهای بیوقفه «The Raid» است و سپس چرخهایش را در تنظیماتی میچرخاند که به نظر میرسد برای همیشه طول میکشد. هنگامی که اکشن دوباره شروع می شود، با فرض اینکه شما هنوز بیدار هستید، چند سکانس غیرقابل انکار تأثیرگذار وجود دارد، از جمله نزاع دیگری در راهرو که احساس می کند از «Oldboy» الهام گرفته شده است و نبرد تماشایی با چاقو و اسلحه در نزدیکی آسانسور. . این انفجارهای قدرت درونی برای غلبه بر بسیاری از آرامشهای فیلم یا زمان صرف شده در خدمت یک طرح انتقامجویانه و ارزانقیمت که هیچگاه به چیزی جز دوبعدی احساس نمیکند، کافی نیست. شاید باید به آن می گفتند “… Mayhem.”
کارگردانی که از «مرز(ها)» شکست خورد و آن اقتباس فجیع «هیتمن» را کارگردانی کرد، «هیتمن» را شروع کرد. با یک پیش درآمد نسبتاً مؤثر. ما با سام (نسیم لیز) آشنا می شویم که او در یک سالن بدنسازی در زندان تمرین می کند، جایی که یک دعوای بزرگ شروع می شود. سام از اکشن دوری میکند و در صحنه بعدی به خاطر سکوتش مورد تحسین قرار میگیرد. ایده این است که سام از آن دسته افرادی است که می تواند شما را با مشت بکشد، اما او بهای خشونت را می داند. مدت کوتاهی پس از آزادی، او توسط برخی بدهای بی نام به داخل یک کارگاه ساختمانی تعقیب می شود و در نهایت یکی از آنها را برای دفاع از خود می کشد. برای اینکه هم از قانون و هم از مردمی که حالا بیشتر او را میخواهند دور بماند، به تایلند میگریزد، جایی که با زنی به نام میا (لورین نونای) آشنا میشود و زندگی کاملاً جدیدی را با او و دخترش دارا (چانانتیچا تانگ-) آغاز میکند. کوا).

سالها بعد سام و همسرش میخواهند زمینی روی آب بخرند، اما یک ارباب جنایتکار به نام نارونگ (اولیویه گورمت) مانع آنها میشود. معلوم میشود که قدرتهای فاسد زمین را میخواهند و برای بدست آوردن آن دست به هر کاری میزنند، از جمله کشتن همسر و دختر سم. به دلایلی که فقط توسط فیلم توضیح داده شده است، سام از حمله جان سالم به در میبرد و فیلم ضرب و شتم در نهایت به عنوان یک تریلر انتقام جویانه با قهرمانی که هر کسی را که زندگی او را نابود کرده است شکار می کند و می کشد، وارد محور اصلی خود می شود. حدود 45 دقیقه طول میکشد تا به اینجا برسید، که یک چیدمان دیوانهوار طولانی برای فیلمی است که تقریباً از ابتدای فیلم همه حاضران در سینما میتوانند آن را نمودار کنند. این نوعی ساختار آهسته سوز است که در وحشت می بینید، اما در عمل کار نمی کند.
یک بار فیلم ضرب و شتم به مشت زدن، لگد زدن، تیراندازی و چاقو زدن می رسد، مسلماً انکار مهارت Gens در این نوع چیزها سخت است. یک سکانس در یک راهرو وجود دارد – نه “Oldboy” بلکه یک نزاع قبل از آن در یک عمارت – که به طرز قابل توجهی طراحی شده است، و بعداً با آسانسور فوق الذکر که سم باید چند دشمن مسلح را در فضایی تنگ شکست دهد، در بالای آن قرار می گیرد. لایز قطعاً در این صحنهها نقشهای ستارهای اکشن دارد، حتی اگر در ضربهای دراماتیک آنقدر مؤثر نباشد.
جنز و تیمش نیز داستانی را که میگویند کاملاً درک نمیکنند، و در مواقعی احساس میکنند که قصد دارند یک فیلم هیجانانگیز در مورد قاچاق کودکان و خشونت گروهی بسازند تا هر حس واقعگرایی را با قهرمان نابود نشدنی خود منفجر کنند. استفاده از موضوعات واقعی مانند قاچاق جنسی به فیلمی مانند این کمکی نمی کند زیرا فقط لایه ای از غم را به چیزی اضافه می کند که طبیعتاً فرار است. دلیلی وجود دارد که «جان ویک» فقط درباره مردی بود که انتقام سگش را می گرفت. ساده اغلب بهتر است، و “Mayhem!” غالباً آنچه را که در مورد آن کار می کند با استثمار یا خصوصیات سطحی درهم می ریزد. اگر فکرش را بکنید، می توانستند اسم آن فیلم را «جان ویک» بگذارند. و هیچ کس شکایت نمی کرد.