از زمانی که آخرین اپرای موتزارت، The Magic Flute (فلوت سحرآمیز)، برای اولین بار در سال 1791 اجرا شد، دوستداران موسیقی را مسحور خود کرده است، نسلهای خوانندگان کلوراتورا را با یکی از چالشبرانگیزترین آریاهای کانن مورد آزمایش قرار داده است، و هرکسی را که سعی میکند بیش از حد از این اپرای احساس کند گیج میکند. فیلم فلوت جادویی را در ادامه بررسی کنیم.
خط داستانی، و کسانی را که دوست دارند در تئوریهای توطئه غواصی کنند، مجذوب خود میکند، با الهام از نمادهای مخفی ماسونی متعدد در داستان. یک نسخه زیبا به زبان سوئدی توسط اینگمار برگمن در سال 1975 کارگردانی شد و یک نسخه انگلیسی عجیب و غریب در جنگ جهانی اول به کارگردانی کنت برانا در سال 2006 منتشر شد.
این محصول بینالمللی جدید، به کارگردانی و نویسندگی مشترک فلوریان سیگل، به طرز بزرگی تصور میشود اما بهطور نابرابر تولید میشود. این در یک مدرسه شبانه روزی موسیقی در کوهستانی به نام موتزارت اتفاق می افتد. دانش آموزان در حال اجرای فلوت جادویی هستند. مدرسه همچنین یک گذرگاه جادویی مخفی به یک داستان واقعی فلوت جادویی دارد.
این فیلم علاوه بر موسیقی (که رنگی از مایکل جکسون دارد)، از طراحی تولید پیچیده و اغلب زیبا توسط کریستوف کانتر، به ویژه فضای داخلی مدرسه و برخی از تنظیمات جادویی بهره می برد. برخی از نمایشدهندهترین جلوههای بصری در منظرهی مسحورکننده، منعکسکننده تأثیر رولند امریش، تهیهکننده، است که بیشتر بهخاطر بلاکباسترهای پر جلوههای سنگین شهرت دارد.
برای دسترسی بیشتر به آثار قرن هجدهم، لیبرتوی آلمانی اپرای موتزارت به زبان انگلیسی ترجمه شده است و برخی از خوانندگان بیشتر به پاپ نزدیک هستند تا کلاسیک. آریا ملکه شب، با این حال، توسط Sabine Devieilhe، یک دیوای تحسین شده که همان نقش را با اپرای سلطنتی لندن بازی کرده است، اجرا می شود. وقتی او آن آریا هیجان انگیز را می خواند، شنل افسانه ای که به آسمان می رود، گویی نت های بلند حیرت انگیز او را با خود حمل می کند، نفس گیر است. موریس رابینسون، همچنین یک خواننده حرفه ای اپرا، نت های باس غنی و پرطنین خود را به ساراسترو می دهد که توسط ملکه متهم به ربودن شاهزاده خانم شده است. ایوان رئون برای شخصیت دردناک کمیک پاپاگنو آماده است.
دانش آموزی که گذرگاه را کشف می کند، تیم واکر با بازی جک ولف با صورت جن است. او دیر می آید، شش هفته از ترم می گذرد، زیرا از پدر در حال مرگش (گرگ وایز) مراقبت می کند، که به تیم کتاب بسیار قدیمی فلوت جادویی را می دهد که از زمان دانش آموزی در مدرسه بین المللی موتزارت داشته است. او از تیم می خواهد که کتاب را برگرداند. و او قول می دهد که مدرسه زندگی تیم را تغییر خواهد داد.
در قطار سریعالسیر هاگوارتز، منظورمان قطاری است که به محل دورافتاده مدرسه در کوهستان میرود، تیم با سوفی (نیام مک کورمک) آشنا میشود، اما او چیز زیادی از او نمیبیند زیرا دانشآموزان پسر و دختر از هم جدا هستند. اف. موری آبراهام، مدیر سرسختی که به تیم در مورد تبعیض و جبرگرایی سخنرانی میکند، نقشی را بازی میکند که شاید اشارهای به نقش برنده اسکار او در نقش دشمن موتزارت، سالیری، در «آمادئوس» باشد.
در حالی که تیم تلاش می کند به دانش آموزانی برسد که از ابتدای ترم در آنجا بوده اند، توجه زیادی به هم اتاقی آرام خود یا به آنتون (امیر ویلسون) قلدر مدرسه، پسر یک خواننده مشهور اپرا نمی کند. این بخش از فیلم سبک وزن است اما ممکن است برای مخاطبانی که ده ها فیلم درباره دبیرستان را ندیده اند جذاب باشد.
بیشتر توجه تیم و ما به چیزهایی است که بیرون از گذرگاه مخفی نهفته است که تنها زمانی ظاهر می شود که تیم کتابی را که پدرش به او داده بود به قفسه برمی گرداند. هنگامی که او وارد پاساژ می شود، به شخصیت اصلی فیلم فلوت جادویی، شاهزاده تامینو تبدیل می شود. او توسط یک مار غولپیکر مورد حمله قرار میگیرد و توسط پاپاگنو صیاد پرنده دوست میشود و ملکه شب به او دستور میدهد تا دخترش پامینا را از شر ساراسترو نجات دهد. زمانی که او پامینا را پیدا می کند، تامینو متوجه می شود که ملکه کاملاً راستگو نبوده است.
عدد سه، نماد مهم ماسونی در سراسر داستان و موسیقی اپرا، در فیلم نیز قابل توجه است. گذرگاه ساعت 3 صبح باز می شود و سه ساعت طول می کشد. سه توپ نوری وجود دارد که تیم را به داخل گذرگاه هدایت می کند و آنها به او سه توصیه می کنند. سه تا از خانم های ملکه شاهزاده تامینو را از دست یک هیولا نجات می دهند. دو متحد در ماجراجویی هایش به او ملحق می شوند و سه آزمایش انجام می دهند. کلیدی که موسیقی در آن نوشته شده است دارای سه صفحه است. حتی معرفی اجباری سلسله مراتب اجتماعی مدرسه از طرف هم اتاقی جدید تیم فقط شامل سه گروه است.
این فیلم با موسیقی جاودانه جادویی سازگار نیست، اما به عنوان یک سیستم تحویل لذت بخش برای تجربه دوباره آن عمل می کند، که به اندازه کافی جادو است.