کرونا تاثیر عمیقی بر روی مردم جهان گذاشت. این تاثیر به قدری وسیع بود که تمام شئون زندگی بشر را در بر گرفت. تاثیر کرونا بر روی مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان چنان زیاد بود که میتوان زندگی انسانها را به قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد. اما به جز تاثیرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کرونا تاثیر مهمی هم بر روی روابط انسانی گذاشت. زمانی که کشورها مجبور شدند برای جلوگیری از پخش ویروس کرونا قرنطینههای سختگیرانهای اعمال کنند، ناخودآگاه روابط انسانی را تحتتاثیر قرار دادند. در این پست به نقد و بررسی فیلم قطع فوری با بازی زنده یاد علی انصاریان می پردازیم.
نقد و بررسی فیلم قطع فوری با بازی زنده یاد علی انصاریان
تنهایی و جدا اُفتادگی ناشی از این قرنطینه عمومی، سرنوشت بسیاری از انسانها را تغییر داد و باعث شد سبک جدیدی از زندگی شکل بگیرد که با سبک زندگی قبلی انسانها فرق داشت. به دنبال این سبک زندگی تازه روابط عاطفی انسانها هم تحتتاثیر قرار گرفت و ماهیت آن تغییر کرد. بسیاری از عاشقانهها در ایام کرونا به واسطه مشکلات ناشی از این بیماری به پایان راه خود رسید. بسیاری از زوجهای جوان طلاق گرفتند و افرادی هم که از هم جدا نشدند نحوه برخورد و مواجههشان با سایر اعضای خانواده تغییر کرد. کرونا پدیده عجیب و همهگیری بود که زندگی بشر را برای همیشه تغییر داد و چشم انسانها را بر روی مسائلی باز کرد که تا قبل از این بیماری عالمگیر به آن بی توجه بودند.
کرونا بر روی صنعت فیلمسازی هم تاثیر زیادی گذاشت و باعث شد برای مدتی هر چند کوتاه فعالیتهای سینمایی به حالت تعلیق در بیاید. اما به غیر از این موضوع کرونا حسن دیگری هم داشت و سوژههای بکری را در اختیار کارگردانان سراسر جهان قرار داد تا با استفاده دراماتیک از این بیماری فیلمهای جذاب و متفاوتی بسازند. سینمای ایران هم بعد از همه گیری بیماری کرونا به سراغ ساخت فیلمهایی با محوریت این بیماری رفت. یکی از این فیلمها قطع فوری مریم بحرالعلومی است که در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شده است.
فیلم به داستان میثم و شادی (با بازی سامان صفاری و افسانه کمالی) میپردازد که در آستانه جدایی قرار دارند. این زوج حتی خانه را هم جمع کردهاند و قصد دارند آن را به صاحب خانه تحویل دهند. همه شهر به خاطر بیماری کرونا در قرنطینه قرار دارد که ناگهان وقوع زلزله باعث میشود اهالی شهر از جمله اهالی مجتمع مسکونی که میثم و شادی در آن ساکن هستند از خانههای خود بیرون بیایند و بعد از مدتها هم دیگر را ملاقات کنند. این ملاقات دسته جمعی تاثیر بسیار زیادی بر روی میثم و شادی میگذارد و باعث میشود این زوج جوان برای آینده خود تصمیم متفاوتی بگیرند…


فلسفه تاسیس گروه سینمایی هنر و تجربه این بود که فیلمهایی تجربی سینمای ایران که توانایی رقابت با فیلمهای تجاری در گیشه را ندارند به طور جداگانه اکران شوند. تشکیل چنین گروهی نتایج بسیار مثبتی به دنبال داشت و اکران فیلمهای متفاوت سینمای ایران در این گروه باعث شد تماشاگرانی که به دنبال تماشای فیلمهای متفاوتتری بودند هم به محصولات فرهنگی مورد علاقه خود دسترسی داشته باشند. ساختار فیلمهای گروه هنر و تجربه به شکلی است که نباید از آنها انتظار فروشی رویایی مشابه فیلمهای سینمای بدنه داشته باشیم. این فیلمها اساساً برای اقشار خاصی از سینماروهای ایرانی اکران میشوند که انتظارات متفاوتی از یک فیلم سینمایی دارند. به همین دلیل برای تحلیل فیلمهای هنر و تجربه باید به شکل دیگری عمل کرد و پارامترهای دیگری را برای تحلیل فیلم مدنظر قرار داد. فیلم قطع فوری هم از این قاعده مستثنی نیست. مشخص است که کارگردان این فیلم را برای مخاطب عام و فراگیر نساخته است و هدفش از ساخت چنین فیلمی برآورده کردن انتظارات تماشاگران سختگیرتر سینمای ایران بوده است.
مریم بحرالعلومی پیش از «قطع فوری» دو فیلم دیگر را هم کارگردانی کرده بود؛ پاسیو و شهربانو. فیلمهایی کوچک که هر کدام اکران محدودی داشتند و در همان اکران محدود موفق شدند مخاطبین خوبی را به سالنهای سینما بیاورند. فیلم قطع فوری هم درست مثل دو فیلم قبلی بحرالعلومی فیلم کوچک و جمعوجوری است که قرار است با استفاده از یک داستان ساده مبتنی بر وقایع زندگی روزمره تحول انسانها در ایام کرونا را نشان دهد. فیلم با میثم و شادی و وضعیت بغرنج و پیچیده آنها آغاز میشود. کارگردان سر صبر و با حوصله این وضعیت را برای بیننده شرح میدهد. بیننده در نیم ساعت اول فیلم به زوج جوانی که در آستانه جدایی قرار دارند نزدیک میشود و با آنها همدردی میکند.


این نزدیکی تماشاگر با شخصیتهای اصلی زمینه را برای ورود به فاز دوم قصه مهیا میکند. وقوع زلزله همه اهالی مجتمع را به محوطه ساختمان میآورد و باعث شکل گیری یک گردهمایی عمومی میشود. از این جا به بعد کارگردان تمرکز خود را بر روی روابط ساده و روزمره انسانی میگذارد. روابطی که باعث میشود نگاه زوج جوان فیلم به زندگی عوض شود. موقعیتهای فیلم به قدری ساده هستند که در نگاه اول ممکن است تماشاگر را پس بزند. ولی با اندکی صبر و حوصله و تماشاگر متوجه میشود که از این موقعیتهای ساده برای تزریق عشق به زندگی زوج جوان فیلم استفاده شده است. تاکید بحرالعلومی بر روی زندگی روزمره و استفاده بهجا و درست او از موقعیتهایی که زندگی روزمره در اختیار کارگردانان قرار میدهد از نکات برجسته و متفاوت فیلم «قطع فوری» است.
حرالعلومی تلاش کرده در کارگردانی هم ساده عمل کند و بدون پیچیدگی خاصی صرفاً داستان فیلمش را روایت کند. این کارگردان جوان سینمای ایران به خوبی متوجه شده که اگر بخواهد برای روایت این داستان ساده به بازیهای فرمی روی بیاورد قطعاً تماشاگر ارتباط لازم را با فیلم برقرار نمیکند. به همین خاطر داستان ساده فیلمش را با سادهترین ترفندهای دراماتیک و فنی روایت کرده تا مبادا خللی به رابطه تماشاگر و فیلم وارد شود. بحرالعلومی در مقام کارگردان به تماشاگر اجازه میدهد به خوبی در بطن داستان قرار بگیرد، به روابط انسانی که در طول فیلم شکل میگیرد توجه کند و از خلال همین موقعیتهای ساده تحول زوج جوان فیلم را درک کند. این سادگی در انتخاب بازیگران هم رعایت شده و کارگردان تلاش کرده بازیگرانی را برای نقشهای متفاوت فیلم انتخاب کند که بازیهای راحت و گرمی جلوی دوربین دارند و میتوانند به هر چه جذابتر شدن قطع فوری کمک کنند.


فیلم قطع فوری و تمام فیلمهایی که در گروه هنر و تجربه اکران میشوند نیاز به حمایت بیشتری از سوی نهادهای دولتی دارند. حمایت از این فیلمها چند مزیت دارد. اول این که باعث ارتقا سطح فرهنگی تماشاگران سینما میشود. دوم این که باعث میشود تا کارگردانان سینمای از ساخت فیلمهای جسورانه نترسند و برای ساخت فیلم به سراغ تجربههای تازه بروند. اگر کارگردانان سینمای ایران این جسارت را پیدا کنند که سراغ داستانها و مضامین تازه بروند تماشاگران بیشتری هم به سالنهای سینما خواهند آمد و گیشه سینماها هم رونق بیشتری میگیرد.
برخلاف باور عمومی که اکران فیلمهایی مانند قطع فوری را در سرنوشت سینمای ایران موثر نمیدانند، اتفاقاً باید گفت که فیلمهایی مانند قطع فوری هستند که میتوانند در سرنوشت سینمای ایران موثر باشند. تجربههای سادهای مانند این فیلم اگر به صورت یک رویه در بیایند میتوانند آغازگر یک حرکت سینمایی متفاوت باشند. حرکتی که میتواند چرخهای فرسوده سینمای ایران را در جهت متفاوتی به حرکت در بیاورد و سینمای بومی و محلی ایران را تبدیل به یک سینمای جهانی کند. کارگردانانی مانند بحرالعلومی ثابت کردهاند که توانایی رسیدن به چنین جایگاهی را دارند، فقط لازم است که شرایط برای آنها مهیا شود تا آنها با درخشش خود سینمای ایران را جهانی کنند.