خروجی هالیوود از طرح های داستانی مهاجران آمریکایی بی پایان است. با این حال، در حالی که بسیاری از آنها بدون شک فیلم های همدلانه ای هستند، آنها همچنین حاوی حس فاصله هستند. نقد فیلم پرستار بچه را در ادامه بخوانید.
مطلب 7 بهترین سایت برای تماشای آنلاین فیلم های ترسناک به صورت رایگان را بخوانید.
چه در دوره دهههای قبل یک فیلم باشد و چه تمرکز بر نیروهای بیرونی دیگر شخصیتهای آن،این موضوع خاص فیلم به جای درونیات و افکار درونی آنها، می تواند به جای نشستن با آنها در لحظات گذرا تجربیات روزمره، بر آنچه برای مردم اتفاق می افتد تمرکز کند. اولین فیلم نیکیاتو جوسو، «پرستار بچه» آزمایشها، رنجها و پیگیریهای تجربه مهاجران آمریکایی را میگیرد و روایتی عمیق و حیاتی در ذهن شخصیت اصلی خود شکل میدهد.
این فیلم درباره عایشه (آنا دیوپ)، یک زن سنگالی است که به عنوان پرستار دختر جوان، رز (رز دکر)، دختر یک زوج سفیدپوست ثروتمند (میشل موناگان و مورگان اسپکتور) در شهر نیویورک کار می کند. عایشه که اخیراً به آمریکا نقل مکان کرده است، نه تنها در حال ساختن زندگی برای خود در یک کشور جدید است، بلکه برای پس انداز پول برای آوردن پسر کوچکش به خارج از کشور نیز تلاش می کند. احساس تلخی از دست دادن در فیلم وجود دارد که نه با به دست آوردن یک خانه جدید، بلکه با نو بودن یک خانه متفاوت است.
“Nanny” از نظر بصری قابل توجه است، به خصوص در استفاده از رنگ. صحنه های عایشه در خانه اش، پر از اشباع و الگوها، به شدت با معماری سرد و بی رحمانه آپارتمان این زوج و شهر اطراف آن مخالف است. روسریهای روشن او و پوشیدن لباسهای سنتی گهگاه نشانهای از گرما، یادآوری و فرهنگی است که او با خود به ایالتها برده است. نورپردازی فیلم به زیبایی پوست سیاه را، چه در صحنههای روشنایی روز و چه در سکانسهای سوررئالیستی تند، به تصویر میکشد.
یک موتیف آب وجود دارد که استفاده از نور و رنگ را به زیبایی بازی میکند، اما اگر کمتر از آن استفاده شود، قدردانی بیشتری دریافت میکند. آب بهطور برگشت ناپذیری با وضعیت ذهنی عایشه بهعنوان نمایش فیزیکی فاصله و استعاره مفهومی برای غرق شدن گره خورده است، اما این توالیهای مبتنی بر آب آنقدر اتفاق میافتند که در بار سوم یا چهارم تأثیرشان کاهش مییابد. با ویرایش دقیقتر و دستی قویتر، این لحظات بیشتر شبیه بیانیهها هستند تا عصا.
عناصر ترسناک فیلم نه تنها از نظر بودجه مانع می شوند بلکه در کل احساس بی تفاوتی می کنند. “Nanny” امتیازی عالی و جوی دارد و برای ایجاد تنش بدون گنجاندن لحظات ضعیف CGI که به طور کامل فیلمبرداری فیلم را کاملاً قطع می کند، کافی است. اگر « Nanny » کمتر روی علامت زدن جعبه «وحشت» تمرکز میکرد و در عوض فقط به لحن موفق سوررئالیستی خود متعهد بود، بینظیرتر احساس میشد.
ذخیره عناصر ترسناک برای قسمت آخر یک فیلم استراتژی بی اثر نیست، اما در «Nanny» آنها به طرز محسوسی احساس می کنند که در جای خود نیستند. تاثیری که آنها از خود بر جای میگذارند زودگذر است، و اکثریت این لحظات احساس میکنند که مانند سازماندهی فیلم دچار سردرگمی یا گیج میشوند.
“Nanny” هرگز مسیر خود را در لیست رویدادهای روایی خود پیدا نمی کند. جهشهای زمانی، تغییرات خلق و خوی و شخصیتهای جانبی بهطور نامرتب شامل میشوند و تمرکز (و قدرت) مرکزی فیلم را منحرف میکنند: عایشه. او آواره و به میل بسیاری از عوامل بیرونی است، اما با وجود موقعیت اجتماعی خود، بی شرمی و اعتماد به نفس تزلزل ناپذیری دارد.
عایشه به نحوه تلقی خود بی توجه است و هرگز از خود، پسرش، فرهنگ یا اهدافش غافل نمی شود، علی رغم اینکه این زوج تا چه اندازه در وابستگی زندگی خود به زندگی خود اصرار دارند. تصویر دیوپ همه کاره، متحرک و از نظر تیزبینی قدرتمند است. او جزر و مد عناصر ترسناک را جذب میکند و اجازه نمیدهد تاثیری که او به فضایشان میآورد را بشویند.
اما فیلمنامه جوسو زمان زیادی را صرف کاشتن بذرهای علاقه در شخصیت هایی می کند که در نهایت محقق نمی شوند. ما از درونیات آنها اذیت می شویم و ” Nanny” غالباً کنترل خود را بر عایشه سست می کند تا به طور سطحی شخصیت های جانبی را که شایسته علاقه ما نیستند کشف کند. تز فیلم غیرقابل تردید است، اما قدرت آن در ذهن و قلب عایشه لنگر انداخته است. وقتی از آن مرکز می چرخد، هر لحظه در انتظار بازگشت می گذرد.
“Nanny” یک فیلم ترسناک روانشناختی تا حدی منسجم از زندگی است. در حالی که عناصر ترسناک و ساختار کلی آن فاقد لذت هستند، این زن در مرکز آن و غوطه ور شدن در روح او است که آن را به یک مطالعه شخصیتی تکان دهنده و شگفت انگیز تبدیل می کند. نقد فیلم پرستار بچه را چطور دیدید؟