گاهی اوقات، یک فیلم جدید به دلیل شباهتش به رویدادهای اخیر، یا بازتابی -آگاهانه یا ناخودآگاه- به یک حال و هوای خاص، ربط پیدا میکند. “After Blue (Dirty Paradise)” آن را از یک قطره سوزن دریافت میکند. تمرین جدید برتراند ماندیکو کارگردان فرانسوی در ماکسیمالیسم علمی-تخیلی شخصیت شروری به نام «کیت بوش» دارد که نامش در طول فیلم حدود صد بار تکرار شده است. اتفاقاً در همان هفته ای که کیت بوش واقعی پس از استفاده از “Running Up That Hill (A Deal with God)” در 2022 “Stranger Things” به شماره 1 در iTunes رسید، در سینماهای آمریکا اکران میشود.”
حال، این ترکیب الگوریتمی یکی از طرفداران کیت را به سمت «After Blue» سوق دهد، این فیلم چیزی در مورد «Wuthering Heights» به خواننده آنها نمیآموزد. در هر صورت، به طور عمد، موضوع را گیج میکند و «کیت بوش» (آگاتا بوزک) را تبدیل میکند. کاتارزینا بوزوسکا – یک مراقب سرکش با یک کره چشم در بدنش که پس از بیرون کشیدن نوجوانی به نام روکسی (پائولا لونا) او را از شن های صورتی و کف آلود جایی که به عنوان مجازات توسط زنان لهستانی دفن شده بود، سیاره عنوان را ویران میکند. (سوگیری آشکار آن علیه لهستانی ها تنها یکی از موارد غیر قابل توضیح در مورد این فیلم است.)
به عنوان تنبیه، روکسی و مادرش زورا (الینا لوونسون) دستور میگیرند از زمین های خطرناک و زمستانی عبور کنند و در داخل یک معدن بیگانگان منتظر بمانند تا «کیت بوش» برگردد. در آنجا، آنها باید او را بکشند و خود را به خاطر آوردن مرگ و ویرانی برای مردم فرانسوی زبان After Blue نجات دهند. این محور کلی این فیلم علمی تخیلی دو ساعته است، که طرح آن کمی بیشتر از اسکلتی است که ماندیکو میتواند با سلیقه عجیب غریب خود بر آن آویزان کند.


اما بیایید یک لحظه به عقب برگردیم. در لحظات ابتدایی «After Blue»، صدایی خرخر میکند: «شما دیگر در سیاره خود نیستید. شما در فضا هستید،» همانطور که یک گوی شیاردار با رنگ جواهر میچرخد و در فضای خالی غبارآلود معلق است. گویی چنین سلب مسئولیتی واقعاً ضروری بود: After Blue، مستعمره پس از زمین که توسط انسان «حامل تخمدان» اشغال شده بود (آنهایی که تخمدان ندارند اندکی پس از تولد میمیرند، در موهای خود خفه میشوند) روند کلی داستان اینگونه است. این مکان واقعاً به نظر میرسد که توسط یک طرفدار بزرگ کیت بوش ساخته شده است.
موجودات گاو با ژئود برای چهره ها در حومه شهر پرسه میزنند که پر از کریستال ها و غبارآلات پر زرق و برق است که در انبوه موهایی که گردن و شانههای همه را میپوشاند، میچسبند. (مو در این فیلم نقش مهمی ایفا میکند.) ساکنان After Blue لباس های مشکی جادویی میپوشند که ترکیبی از “داستان ترسناک آمریکایی: Coven” و “Female Prisoner Scorpion” است. پس از تسویه آن توسط بشر، همه فناوری ها از After Blue منع شدند، و این باعث میشود که چهره مردانه، یک ربات به نام اولگار-2 (مایکل ارپلدینگ)، یک کالای قاچاق خطرناک باشد. گوپ های حسی از شاخه های درختان بیگانه میچکد و رنگ نئون و بلک لایت برای پایان های ابداعی و از نظر زیبایی شناختی جذاب استفاده میشود.
حال و هوای یک فروشگاه متافیزیکی و هنرمند تأثیرگذار علمی تخیلی فرانسوی Moebius است و کاملاً مسحورکننده است – به خصوص اگر کلاه های فلاپی و جواهرات ژئود درشت مورد علاقه شما باشد. اما تلاشی که برای ساختن دنیای «After Blue» انجام شد، متأسفانه از نظر توسعه شخصیت یا قوس روایی مطابقت ندارد. اگر منصف باشیم، فیلمی که در آن شخصیت ها بخش زیادی از فیلم را در مهمانی های شام صرف سیگار کشیدن و بحث در مورد ضرورت رهایی هنر از محدودیت های اخلاقی، بسیار فرانسوی است. (وان آب گرم از نیم تنه یک موجود بیگانه مگالیتیک ساخته شده است که احشاء گرم آن ظاهراً برای پوست مفید است، تا به شما ایده بیشتری از آنچه در اینجا با آن سر و کار داریم بدهد.)
اما «After Blue» خود را به عنوان یک فیلم علمی تخیلی/فانتزی تبلیغ میکند، و اگرچه داستانی طولانی و پیچیده با تنظیمات بسیار درهم دارد، اما در نهایت بسیار کوچک و بیاهمیت به نظر میرسد. این تقصیر بخش هنری فیلم نیست، بلکه اشتیاقشان در ساخت صحنه ها و لباس های نسبتاً کم هزینه شان است، ظاهر میشود. مقصر در اینجا فیلمنامه مندیکو است که بر موارد بسیار ضروری کم تأکید میکند.
«After Blue» ممکن است به عنوان یک چیدمان هنری بهتر باشد تا به عنوان یک فیلم روایی، با توجه به اینکه توصیف آن لذت بخش تر از تماشای واقعی است. اما توصیف آن همیشه بسیار سرگرم کننده است. آیا اشاره کردیم که راکسی سیگارهایی میکشد که وقتی آنها را روشن میکنید مانند کرم تکان میخورند؟
اکنون در حال بازی در تئاترهای منتخب.