سینمای چند ماه گذشته، با «Air»، «Tetris» و «BlackBerry»، هم گل های بهاری هم داستان شرکت هایی که محصولات و برندهای معروف را میسازند، جریان داشت. فیلم Flamin’ Hot 2023 را در ادامه بررسی کرده ایم.
قوس های روایی آنها از یک الگوی نسبتاً آشنا پیروی میکند: بینندگان و کارگران روزمره که مورد تقدیر قرار نگرفتهاند، متحد میشوند تا با شکست ها و ضرب الاجل های تولید مواجه شوند تا صنعت مربوطه خود را متحول کنند. داستان ها ممکن است همیشه با خوشی تمام نشوند، اما این نوع فیلم «چگونه این را ساختم؟» مانند نسخه یک مرد کارگر از داستان هوراسیو الجر، الهام بخش است.
مدل های قبلی این قالب، مانند «The Founder» جان لی هنکاک و «Joy» اثر دیوید او راسل، تنها اشاره ای به علاقه روزافزون به زندگی کسانی بودند که در پشت محصولات و شرکت های معروف هستند، که به نظر میرسد در سال های رکود و ناامنی اقتصادی متعاقب آن بودند. شاید این فیلم ها کمی برای تقویت روحیه مفید باشند: اینکه تمام چیزی که هر کسی برای موفقیت نیاز دارد کمی اعتقاد و شرکای مناسب است. زمانی که کارگران یقه سفید در برابر فراخوان بازگشت به دفاتر مقاومت میکنند یا برخی از شرکت ها فضاهای اداری فیزیکی را به کلی کنار گذاشتهاند، این قطعات در حال رمانتیک کردن (یا هشدار نسبت به) چیزهایی هستند که از دست رفته است. توصیه های مثبت و منفی آن قابل توجه هستند: موارد خوب (رفاقت، آشنایی با همکاران خود خارج از Zoom) و موارد بد (سوءاستفاده مدیریتی، جنایت سفید، عدم تعادل بین کار و زندگی و غیره).
سپس اولین اثر به کارگردانی اوا لونگوریا، فیلم Flamin’ Hot 2023 وجود دارد، که در سطحی مابین “Air” و “BlackBerry”، جایگاه خود را به دست میآورد. “Flamin’ Hot” راوی گاهی غیرقابل اعتماد و شخصیت اصلی ریچارد مونتانز (جسی گارسیا) را از دوران کودکی خشن و فقیرانه، نوجوانی پر از اشتباه تا بزرگسالی همراه با پشیمانی دنبال میکند. در دهه 1980، او مردی ناامید است که به دنبال فرصتی دوباره برای تأمین مخارج خانواده اش است. او با کمک همسرش جودی (آنی گونزالس) استراحت میکند و در سرایداری یک کارخانه فریتو-لای در رانچو کوکامونگا مشغول به کار میشود. ریچارد نه تنها سخت کار میکند، بلکه به ماشین ها نیز توجه زیادی دارد. با گذشت زمان، او با کمک یک مربی بیمیل، کلارنس سی بیکر (دنیس هایسبرت) میآموزد که چگونه کار میکنند. سخت کوشی و سرسختی ریچارد او را به اختراع ترکیبی جدید از تنقلات بر اساس طعم های دوران کودکی اش سوق داد. سپس از نردبان شرکت بالا میرود تا آن را به رئیس شرکت مادر فریتو لی، راجر انریکو (تونی شالهوب) برساند و بقیه تاریخچه خوشمزه اوست.


اگرچه “Flamin’ Hot” ممکن است داستان خوبی باشد، اما این کاملا درست نیست. اکنون، من باید با داستان الهام بخش مصنوعی شیرین و حس خوب آن دست و پنجه نرم کنم. اگر فریتو لی به فیلمسازان بگوید منبع آنها دروغ بوده، هدف فیلم چیست؟ آیا داستان سرایدار خیلی داغ بود که نمیتوان آن را رها کرد؟ آیا ما به عنوان گروهی که در فیلم ها به طور تاسف باری به نمایش درآمدهاند، به این داستان نیاز داریم، حقایق تحریف شوند؟ من از برخی جنبه های این فیلم لذت میبرم، مطمئن نیستم که وسیله آن نتیجه ضعیف را توجیه کند.
سایر فیلم های شرکتی که در بالا به آنها اشاره کردم، دارای سهم مناسبی از مکالمات ساختگی و توالی های مختلف رویدادهای واقعی هستند، اما «Flamin’ Hot» علاقه ای به دقت فراتر از نشان واره های قدیمی Frito-Lay ندارد. در عوض، فیلم لونگوریا به یک درس گسترده در پیوند دادن یک محصول با هویت فرهنگی، هدف قرار دادن مخاطبان و نحوه کسب درآمد از آنها به عنوان مصرف کنندگان بالقوه تبدیل میشود. این فقط یک تجارت است، و گاهی اوقات شخصیت های در این میان گم میشوند. خود اسطوره سازی مونتانز کار اوست، و این فیلم اکنون امتدادی از آن تلاش ها برای بازنویسی تاریخ است، یک محصول قرار داده شده است – که به لحاظ سینمایی نقش ادعایی او را در محصولی که او خلق نکرده است، تثبیت میکند.
شکایت های اخلاقی من را کنار بگذاریم، لونگوریا در فیلمش رفتار سخت کوش مکزیکی آمریکایی/لاتینی/مهاجر را به نمایش میگذارد و عشق و احترام واقعی را به شلوغی نشان میدهد که غذا را روی میز نگه میدارد و چراغ ها را با وجود مشکلات غیرممکن روشن نگه میدارد. ریچارد در نسخه خود از رویدادها، با تمرکز بر آنچه برای خانواده اش بهترین است و ابتکار عمل بیشتر برای ایده ای که معتقد است شغل و شرکتش را نجات میدهد، از اشتباهات دوران جوانی اش نجات پیدا میکند. اگرچه قرار است این داستان موفقیت ریچارد باشد، اما صحنه های او با جودی برجستگی های واقعی فیلم هستند و به فیلم، زمینه های احساسی محکمی میدهند. عملکرد مهیج گارسیا احتمالاً با حضور قوی گونزالس یکسان شد، حتی اگر خودخواهانه باشد، آرزو میکردم که او در صحنه های بیشتری حضور داشت. آنها با هم، مقداری حسن نیت را برای پوشاندن برخی از ایرادات خشن تر فیلم ایجاد میکنند. هرچه مدت زمان بیشتری را جدا از هم بگذرانند، بیشتر احساس میشود که فیلم در حال از دست دادن حرکت است. راجرز مانند انریکو، دوباره همه چیز را زنده میکند.
قبل از اینکه فیلم با خطی درباره «تند» خواندن لاتین ها شروع شود، با یک چرخش موزیکال مکزیکی با موضوع سرچ لایت آغاز میگردد که بازتاب ماریاچی های دیزنی در موضوع ابتداییشان هنگام نمایش «Coco» پیکسار در سینماها است. این انتخاب یک جشن ایجاد میکند.
نویسندگان لیندا ایوت چاوز و لوئیس کولیک نمیتوانند تعادلی بین درام انسانی مرتبط و جوک های بی ادبانه پیدا کنند – مانند سکانس های طولانی از مردان عمدتا سفیدپوست در جلسات اتاق هیئت که با لحنی شبیه مشاجره با صدای ریچارد صحبت میکنند.
به طور کلی، فیلم Flamin’ Hot 2023 بیشتر شیرین است تا تند. تمرکز آن بر مانترای «Si, se puede … trabajar y ganar dinero» طعم و مزه فیلم را کمرنگ میکند: خانواده در مرکز تلاش ریچارد برای بقا قرار دارد. حتی در آن زمان، من هنوز با مزه ماندگار افسانه نیمه واقعی/نه کاملا واقعی آن درباره داستان موفقیت آمریکا مبارزه میکنم. وقتی کسی را که میگوید کاری را انجام نداده است، بیش از حد بزرگ میکنیم و او را به عنوان ستونی از جامعه عنوان میداریم، باعث ترویج دروغ میشود. در پایان فیلم جان فورد بازیگر «The Man Who Shot Liberty Valance»، یکی از شخصیتها حقیقت را بیرون میزند و میگوید: «وقتی افسانه به واقعیت تبدیل شد، افسانه را چاپ کن». اگر هیچ چیز دیگری نباشد، “Flamin’ Hot” این کار را به بهترین شکل انجام می دهد.