قطعه واقعاً تأثیرگذار سوخت کابوس، «به طور کامل ناپدید می‌شود»، که امروز پس از یک دوره جشنواره موفق که شامل جشنواره شگفت‌انگیز بود، در نتفلیکس به نمایش در آمد، تقریباً شبیه جان کارپنتر یا «Nightcrawler» وس کریون است. بله، طرفداران ترسناک احتمالاً قبلاً خواندن این بررسی را متوقف کرده اند و شروع به تماشای آن کرده اند. خواهش میکنم. 

فیلم لوئیس خاویر هناین من را به یاد آثار کلاسیک کریون و کارپنتر انداخت که در آن مردان عمیقاً ناقصی که فکر می‌کنند همه چیز را در مورد جهان می‌دانند، در فیلم‌هایی مانند «مار و رنگین کمان» و «در دهان جنون» چیزهایی خارج از کنترل آنها وجود دارد. ” همچنین مانند آن فیلم‌ها، «به طور کامل ناپدید می‌شوید» حس یک تصادف اتومبیل با حرکت آهسته را دارد. در حالی که فیلم فوق‌العاده است، هناین اجازه نمی‌دهد امید زیادی داشته باشید. قهرمان داستان او فکر می کند که می تواند راهی برای خروج از مارپیچ رو به پایین خود پیدا کند. ما می دانیم که بعید است این اتفاق بیفتد. 

قهرمان محکوم به فنای ما این بار عکاسی به نام سانتیاگو (هارولد تورس) است، مردی بی احساس که همیشه به دنبال بهترین عکس است، مهم نیست چقدر از مرزهای اخلاقی برای گرفتن آن باید عبور کند. او دقیقاً نفرت انگیز نیست، اما خطوط درست و غلط را کنار می گذارد، و این حس را پیدا می کند که تقصیر او در زندگی و حرفه اش احتمالاً خودش است، حتی اگر نتواند آن را ببیند. وقتی متوجه می‌شود که دوست دخترش باردار است، آن را به گونه‌ای رفتار می‌کند که دقیقاً دلسوزانه نیست. احتمالاً کار او را به هم می زند. قبل از اینکه فیلم حتی به داستان بی حسی حسی خود برسد، او به سانتیاگو می گوید: “من دقیقا برعکس آنچه شما می بینید.” به نظر می رسد درک او همیشه کمی کج بوده است. این در حال تبدیل شدن به واقعیت او است. 

فیلم به طور کامل ناپدید شوند

دنبال کردن عکس وحشتناک بعدی برای فروش به مجلات او را به خانه ای می برد که به نظر می رسد جسدی توسط موش ها خورده شده باشد. با چراغ قوه افسر روشن می شود، او عکسی می گیرد و تیتر وحشتناکی روی آن می زند (“بگو پنیر!) پس از آن برخورد بسیار وحشتناک، اتفاقات غیرقابل توضیحی برای سانتیاگو رخ می دهد. معلوم می شود که او نفرین شده است، و این خود را با نشان می دهد. از دست دادن حواس او … در حالی که انتقال فقدان بویایی یا چشایی دقیقاً سینمایی نیست، هنین و تیمش با آخرین اکشن، زمانی که، بیایید بگوییم، همه چیز حتی عجیب‌تر می‌شود و طراحی صدا بدتر می‌شود، بسیار خوشحال می‌شوند. آن‌ها می‌توانند از قدرت فیلم استفاده کنند – بالاخره بینایی و صداست – تا ما را در وضعیت رو به زوال فیزیکی و روانی سانتیاگو قرار دهند. 

فیلمبرداری گلاکو برمودز از همان ابتدا قوی است و زبان بصری تند و تیز را برای فیلم ایجاد می کند که پس از پایان زندگی سانتیاگو از بین می رود. وقتی متوجه می‌شود که قرار است به عنوان فیلم عمل کند، وحشت سانتیاگو افزایش می‌یابد که منجر به انتخاب‌های مشکوک‌تر و بیشتر می‌شود. فیلمنامه به جاهای غیرضروری در قسمت پایانی می رود که سعی می کنند تا حدی آنچه را که برای سانتیاگو اتفاق می افتد توضیح دهند، اما این واقعاً برای این داستان ضروری نیست. در هر صورت، نسخه ای برتر از این فیلم وجود دارد که در انتخاب های روایی خود سورئال تر و جسورتر است. 

دلیل اینکه فیلم به خوبی کار می کند این است که هنین و تیمش چگونه ما را به طور کامل در سفر سانتیاگو غرق می کنند. من فکر می‌کنم تورس عالی در همه صحنه‌ها حضور دارد – اگر نه، نزدیک است – و آن POV قفل شده یک انتخاب کاملاً درخشان است که تنش این سفر را تشدید می‌کند. مانند داستان های نجار و کریون، این داستان مردی است که در حال سفر شایسته به جهنم است و ما با او می رویم. 

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *