نگاهی به فیلمهای انتخاب شده برای اکران نوروزی سال ۱۴۰۲ نشان میدهد که کمدیهای عامهپسند همچنان مهمترین فیلمها برای کشاندن تماشاگران به سالنهای سینما هستند. اما مشکلی که فیلمهای این زیر ژانر در سالهای اخیر داشتند این بوده که خلاقیت در آنها به چشم نمیخورد. همه کمدیهای ایرانی سعی میکنند با استفاده از یک الگوی ساده و همه فهم فیلمهایی بسازند که مخاطب انبوه را به سالنهای سینما بیاورد. این سبک از فیلم سازی باعث شده تماشاگران ایرانی شانس تماشای کمدیهای جذاب و خلاقانه را از دست بدهند. به نظر میرسید کمدیهای اکران نوروز سال ۱۴۰۲ هم از چنین ویژگیهایی برخوردار باشند. اما فیلم فسیل تمام پیش فرضهای تماشاگر را به هم ریخت و توانست یکی از جذابترین و متفاوتترین کمدیهای عامهپسند چند سال اخیر سینمای ایران را در نوروز سال ۱۴۰۲ به مخاطب عرضه کند. در این پست به نقد و بررسی فیلم فسیل می پردازیم.
نقد و بررسی فیلم فسیل
«فسیل» داستان سه دوست با نامهای اسی (با بازی بهرام افشاری)، سعید (با بازی هادی کاظمی) و صفا (با بازی ایمان صفا) است که در سالهای پیش از انقلاب گروه موسیقی به نام بلک داگز تاسیس کردهاند. آنها در برنامه تلویزیونی آهنگی را میخوانند که باعث دستگیری آنها میشود. بازجوی آنها در ساواک یعنی سرهنگ خسروی (با بازی بابک کریمی) به آنها قول میدهد در صورت همکاری آنها را آزاد میکند. بعد از آزادی این سه نفر تمام دستورات سرهنگ خسروی را انجام میدهند. غافل از اینکه قرار است سرنوشت متفاوتی برای این سه دوست رقم بخورد…
اکران این فیلم اتفاق بسیار خوبی است. در میان انبوه کمدیهای یک شکل سینمای ایران «فسیل» یکی از معدود کمدیهایی است که تلاش کرده متفاوت باشد و داستان جذابش را به شکل نامتعارفی تعریف کند. در اکثر دقایق این فیلم تماشاگر با داستان فیلم همراه میشود و لحظات مفرحی را تجربه میکند. کریم امینی که قبل از «فسیل» «گربه سیاه» را در ژانری متفاوت به تهیه کنندگی بهرام رادان ساخته بود، در این فیلم نشان میدهد استعداد بسیار زیادی در زمینه ساخت فیلمهای کمدی دارد.
مینی با این فیلم ثابت میکند میتوان به ژانر کمدی هم نگاه جدی داشت و با دقت و حوصله فیلمی ساخت که هم مخاطب را سرگرم کند و هم به دام ابتذال نیفتد. پرسش اصلی اینجا است که کریم امینی و تیم نویسندگانش چه کردهاند که فیلم فسیل با سایر کمدیهای ایرانی فرق دارد و باکیفیتتر است. این یک اصل ثابت شده در سینما است که هر فیلم خوبی روی کاغذ ساخته میشود. به این معنا که یک فیلم خوب پیش از هر چیز به یک فیلمنامه خوب نیاز دارد. به قول یکی از کارگردان بزرگ سینما از یک فیلمنامه خوب میتوان فیلمی متوسط ساخت اما از یک فیلمنامه متوسط بسیار بعید است که بشود یک فیلم خوب ساخت. این همان نکته مغفول مانده در سینمای ایران است. این که کارگردانان برای ساخت یک کمدی پرفروش و موفق که دارای ارزشهای سینمایی هم باشد بیش از هر چیز نیازمند یک فیلمنامه دقیق و پرجزئیات است. در حالی که در فیلمهای کمدی سینمای ایران بدترین قسمت فیلمنامه فیلمها هستند. کریم امینی با ساخت «فسیل» ثابت کرد که میتوان فیلم کمدی ساخت که فیلمنامه بهترین بخش آن باشد.
داستان فیلم فسیل
فیلم فسیل ایده مرکزی درخشانی دارد و همین ایده مرکزی درخشان هم هست که به تیم نویسندگان این فیلم اجازه میدهد که موقعیتهای کمدی متنوع و جذابی خلق کنند. اغراق نیست اگر بگوییم در هر سکانس فیلم حداقل یک یا دو شوخی خندهدار و درجه یک وجود دارد که تماشاگر را میخنداند. امینی از تمام ظرفیتهای نوستالژیک درون داستان استفاده میکند تا تماشاگر را با نمادهایی که از آنها خاطره دارد بخنداند. فیلم با حضور گروه بلک داگز در یک برنامه خاطرهانگیز قدیمی آغاز میشود؛ برنامهای که یکی از مشهورترین برنامهها در سالهای پیش از پیروزی انقلاب بود و نویسندگان به خوبی متوجه شدهاند اگر قصد دارند تماشاگر درگیر نوستالژی ایرانی را با یک شروع متفاوت پای فیلم بنشانند باید از مهمترین نمادهای آن دوران استفاده کنند. به همین خاطر فیلم خود را با این برنامه و حضور خواننده مشهوری که آهنگهایش هنوز شنیده میشود آغاز میکنند تا هم اتمسفر کلی فیلم را جا بیاندازند و هم تماشاگر را مشتاق تماشای بقیه فیلم نگه دارند.
اگر فیلم فسیل در حال تجربه کردن فروشی رویایی است و در همین مدت کوتاه نزدیک ده میلیارد تومان فروخته است یکی از مهمترین دلایلش استفاده هوشمندانه نویسندگان از نمادهایی است که ملت ایران به آنها علاقه قلبی دارند.اما جدای از استفاده هوشمندانه نویسندگان از نمادهای نوستالژیک، فیلم کریم امینی بخش عمدهای از جذابیت خود را مدیون شخصیت اصلی فیلم، اسی است. جوانی معمولی و پایین شهری که در یک موقعیت غیرمعمولی و حتی میشود گفت تراژیک قرار میگیرد. این یک اُلگوی ثابت و تکرار شونده در ژانر کمدی است که شخصیتی با ویژگیهای خاص را در موقعیتی متفاوت قرار میدهند تا با استفاده از تضاد شخصیت با شرایطی که در آن قرار گرفته است موقعیتهای کمدی ساخته شود.
امینی و تیم نویسندگانش از این اُلگوی به ظاهر تکراری استفاده بسیار خلاقانهای کردهاند. آنها اسی بیخیال، بامزه و دردسرساز را با استفاده از تمهیدی هوشمندانه سوار بر ماشین زمان کردهاند و وضعیت او را در دو مقطع مختلف تاریخی کشور به تصویر کشیدهاند. دو مقطع تاریخی که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی هیچ شباهتی به هم ندارند و همین تضاد است که از تماشاگر خنده میگیرد. اما فقط ساختن یک موقعیت متضاد برای شخصیت اصلی نیست که باعث شده «فسیل» تبدیل به یکی از بهترین کمدیهای سینمای ایران در سالهای اخیر شود. نکته بعدی که در فیلم بسیار جلب توجه میکند جزئیات بسیار دقیق و ریزبینانهای است که نویسندگان فیلمنامه این فیلم برای نمایش دو مقطع تاریخی ایران استفاده کردهاند.
نویسندگان فیلمنامهی فسیل با احاطه خوبی که به این دو مقطع تاریخی داشتند توانستند با گنجاندن نمادها و نشانههایی که معرف آن مقطع تاریخی باشد به خوبی باعث قوام یافتن ایده مرکزی متفاوت فیلم شوند. از طرف دیگر نویسندگان فیلم نشان میدهند چقدر در شوخی نویسی مهارت دارند و میتوانند دو گونه متفاوت شوخیهای کلامی و تصویری را با هم ادغام کرده و با استفاده هوشمندانه از آنها تماشاگر را هنگام تماشای فیلم سرگرم کنند. به طور کلی فسیل یکی از هوشمندانهترین فیلمنامههای کمدی چند سال اخیر سینمای ایران را دارد. فیلمنامهای پرجزئیات با ایده مرکزی درخشان که نویسندگان آن توانستهاند با خلق لحظات جذاب و مفرح یکی از متفاوتترین آثار کمدی سالهای اخیر سینمای ایران را بسازند.
کریم امینی موفق شده جزئیات درون فیلمنامه را به خوبی به تصویر بکشد. تماشاگر هنگام تماشای فسیل واقعاً احساس میکند مانند شخصیت اصلی فیلم سوار ماشین زمان شده و به گذشتههای دور سفر کرده است. آرایش موی شخصیتها، لباسهایی که میپوشند، طراحی خانهها و کلی جزئیات دیگر در فیلم وجود دارد که با دقت بسیار زیادی ساخته و پرداخته شدهاند. امینی برای به تصویر کشیدن شخصیتها در نماهای خارجی سالهای پیش از انقلاب هم به اُلگوی جالبی دست پیدا کرده است و توانسته با استفاده از تکنیک تصویری خاصی تماشاگر را به طور کامل به آن دوره تاریخی ببرد. اما توانایی امینی فقط به تصویری کردن فیلمنامه ختم نمیشود. امینی موفق میشود شوخیهای بسیار خوبی را که به دقت نوشته شده را هم درست اجرا کند. خصوصاً شوخیهای تصویری که اجرای آنها ظرافت زیادی میطلبد. سکانسهایی که بهرام افشاری در پایگاه حاضر میشود تا برای برخی از مسائلی که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب برایش اتفاق اُفتاده توضیح دهد یکی از بهترین سکانسهای فیلم است. جزئیات زیادی دارد و در هر لحظه این سکانس شوخی جذابی برای خندیدن وجود دارد.
امینی که با ساخت ملودرام جوانپسند گربه سیاه نشان داده بود توانایی ساخت آثار متفاوتی که مردم را به سالنهای سینما بیاورد را دارد، با ساخت فسیل نشان داد میتوان روی او بهعنوان یکی از کارگردانان موفق سینمای کمدی حساب باز کرد. موفقیت و کیفیت خوب فسیل فقط به دلیل تصویرسازی خوب آن نیست. مشخص است کارگردانی فیلم را ساخته که از قریحه طنز خوبی برخوردار است و میداند هر شوخی باید به چه شکل اجرا شود. نقطه اوج این درک درست از کمدی را در صحنه ملاقات مجدد اسی و صفا مشاهده میکنیم. سکانسی که مجموعهای از سوءتفاهمها که به درستی در کنار هم قرار گرفتهاند باعث شده یکی از خندهدارترین سکانسهای این فیلم جذاب شکل بگیرد. کارگردان به خوبی صحنه را با یک موقعیت عاطفی شروع میکند و بعد با چیدن موقعیتهای کوچکی باعث سوءتفاهمی بزرگ میشود تماشاگر را به خنده میاندازد. اگر امینی قریحه طنز نداشت و جنس شوخیهای این سکانس را نمیشناخت یقیناً این سکانس با چنین کیفیت متفاوتی اجرا نمیشد.
امینی با ساخت فیلم فسیل نشان داد توانایی بسیار خوبی در اجرای لحظات کمدی دارد. میداند هر شوخی باید به چه شکلی و در چه نما و قابی به تصویر کشیده شود تا بیشترین خنده را از تماشاگر بگیرد. همین هوش و قریحه در کنار یک فیلمنامه دقیق و پر جزئیات به کمک امینی آمده است تا فیلم تبدیل به یک موفقیت بزرگ شود. نمیدانم امینی قصد دارد در فیلم بعدیاش هم به سراغ کمدی برود یا دوباره به جهان ملودرام باز میگردد. اگر فیلم بعدی امینی کمدی هم نباشد میتوان اُمید داشت او دوباره و خیلی زود به سراغ این ژانر پرطرفدار بیاید و کمدی دیگری بسازد.
این فیلم نشان داد سینمای ایران میتواند به ظهور یک کارگردان خوش قریحه که شناخت خوبی از کمدی دارد اُمیدوار باشد. اما مهمترین برگ برنده فیلم فسیل گروه بازیگران جذاب و یکدست آن است. بهرام افشاری که تا پیش از این در فیلمهای کمدی بیشتر یک مکمل به حساب میآمد بعد از سریال راز بقا سعید آقاخانی که نقش محوری در یک سریال طنز را به عهده گرفت در «فسیل» هم موفق میشود یک تنه بار اصلی طنز فیلم را به دوش بکشد و اجرای موفقی از نقش یک جوان آسمان جل که سودای شهرت دارد ارائه دهد. هادی کاظمی و ایمان صفا هم به عنوان رفقای اسی که سرنوشت متفاوتی پیدا میکنند بازی خوبی ارائه کردهاند.
هادی کاظمی که پیش از این قدرت تیپ سازی خود را در آثار مدیری اثبات کرده بود در این فیلم موفق شده در دو تیپ کاملاً متفاوت بازی خوبی ارائه دهد. ایمان صفا هم که سال گذشته در یک نقش کاملاً متفاوت در بخارست درخشیده بود در اکران امسال هم با «فسیل» به سینماها آمده است. صفا در این فیلم هم موفق شده نقش بامزه صفا را که یک شاعر چپگرا و سوسیالیست است به خوبی ایفا کند. سایر بازیگران فیلم هم از بابک کریمی (که مدتی است در کنار بازی در سریالهای نمایش خانگی بازی در کارهای طنز را هم تجربه میکند) تا الناز حبیبی و سید جواد هاشمی همگی به درستی انتخاب شدهاند و از پس ایفای نقشهای خود به خوبی برآمدهاند.
«فسیل» فیلم بسیار خوبی است. یکی از متفاوتترین کمدیهای چند سال اخیر سینمای ایران. کمدی پر از ایدههای جذاب که به بهترین شکل اجر شدهاند و همین موضوع باعث شده یکی از بهترین کمدیهای عامهپسند سالهای اخیر باشد. مهمترین تفاوت فیلم با سایر کمدیها خلاقیتی است که سازندگان در هنگام ساخت آن به کار بردهاند. خلاقیتی که باعث شده ایده مرکزی درخشان فیلم به خوبی قوام پیدا کند و پر از موقعیتهای بکر طنز باشد. فیلم فسیل این نوید را به تماشاگر ایرانی میدهد که کمدیهای عامه پسند ایرانی یک گام به جلو برداشته و بتوانند تبدیل به آثاری خلاقانه شوند.
به نظر میرسد در همین مدت کوتاه «فسیل» موفق شده فروشی نزدیک به ده میلیارد تومان را تجربه کند. این موفقیت در حالی که امسال عید نوروز با ماه مبارک رمضان تلاقی پیدا کرده بسیار معنادار است. در سالهای گذشته اکران نوروز بهترین و مهمترین زمان سال برای فیلمهایی بود که اُمید اول فروش به حساب میآمدند. اما امسال به واسطه تلاقی ایام نوروز با ماه مبارک رمضان بسیاری از فیلمها که اُمید اصلی به فروش به حساب میآمدند ترجیح دادند فیلمهای خود را در عید فطر اکران کنند. تهیهکنندگان «فسیل» اما انقدر به موفقیت فیلم اعتماد و اعتقاد داشتند که آن را در اسفند اکران کرده و مطمئن بودند که مردم در ماه مبارک رمضان هم به تماشای این کمدی جذاب و متفاوت خواهند نشست. فروش فیلم هم این نکته را اثبات میکند زمانی که یک فیلم خوب ساخته شود و بتواند با خلاقیتی که سازندگان در ساخت آن به کار میبندند تماشاگر را سر ذوق بیاورد دیگر زمان اکران آن اهمیت ندارد و در هر زمانی که اکران شود تماشاگران با اشتیاق به تماشای فیلم خواهند نشست و تماشای آن را به دیگران هم توصیه خواهند کرد.
cinematicket