Baldur’s Gate 3 یک بازی Dungeons & Dragons است، اما برای لذت بردن از آن نیازی به آشنایی با آن دنیا یا آن سیستم ها ندارید. این یک ماجراجویی نقش آفرینی متراکم است که به طور متناوب بین نمای ایزومتریک قدیمی و صحنه های برش صدادار و کلوزآپ جابجا میشود و به بازیکنان دنیای از پیچیدگی را ارائه میکند.
اگر بازی های ویدیویی نقش آفرینی شما را با بحران اخلاقی مواجه میکنند، باید بدانید که Baldur’s Gate 3 شما را با دستان بسته به داخل سنگر ماریانا هل میدهد و یک چاقو را به دنبال شما پرتاب میکند. امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید.
این بازی بخش جذابی از اصلی D&D یعنی Forgotten Realms را ارائه میکند و شما را با خدایان، هیولاها و تمدن های بیگانه فضانورد آشنا میکند، به گونه ای که بسیار متقاعدکننده تر از بازگویی فانتزی های معمولی سیاه و سفید خوب در مقابل بد است. مهم نیست که چه کاری را انجام میدهید، معاملات فاوستی را با انتخاب های سوفی انجام خواهید داد – و با توجه به پیچیدگی و دنیای لایه بندی شده، هیچ دو بازی یکسان نیستند. اگر هر یک از اینها حتی از راه دور جذاب به نظر می رسد، این یک بازی برای شماست.
Baldur’s Gate 3 دنباله Baldur’s Gate 2 است، یکی از محبوب ترین بازی های RPG تاریخ – و بازی ای که بیش از دو دهه پیش منتشر شد. استودیوی Larian مستقر در گنت بلژیک، برای ساخت دنباله مورد استفاده قرار گرفت، که در آن زمان برای هر کسی که با سابقه درخشان Larian آشنا بود، قابل تحمل بود. من شخصاً فقط آخرین بازی Larian را بازی کرده بودم، Divinity: Original Sin II با نام ناخوشایند، اما دنیای بسیار غنی و تعاملی آن بازی برای من کافی بود تا بلافاصله Baldur’s Gate 3 را در زمان عرضه دانلود کنم. این بازی بسیار مشابه است، اما از مزایای ترکیبی بودجه هنگفت، سیستم های غنی D&D و تاریخچه آن بهره میبرد.
من هرگز بازی های ویدیویی D&D قبلی را بازی نکرده بودم، اما مانند بسیاری از مردم، در طول همه گیری، شروع به بازی رومیزی با دوستان کردم. من احتمالاً بیشتر از یک فرد معمولی درگیر مسائل بحرانی هستم – جنبه فنی: زیر کلاس ها، اصلاح کننده ها و غیره – و تماشای همه چیزهایی که در یک برگه شخصیت مینویسید در سه بعد صدادار زنده میشوند بسیار جالب است. گیمرهایی که به خوبی با جادو و کلاس های D&D آشنا هستند، مطمئناً منحنی یادگیری آسانتری پیدا خواهند کرد، اما از 25 ساعتی که تاکنون در این بازی حضور داشتهام، هرکسی که دوست دارد در یک بازی تاکتیکی غرق شود یا فقط عاشق نقش آفرینی است، میتواند بسیار مفید باشد.
Larian عاشق مناطق خاکستری است و Baldur’s Gate 3 هم در مورد انتخاب بازیکن است. برخلاف یک RPG معمولی روی ریل، این بازی شما را از همان لحظات اولیه خود رها می کند. همه چیز تعاملی است و حل مسئله در بازی مانند بهترین لحظات در D&D رومیزی است.
آیا میخواهید پشت یک در قفل شده محافظت شده و به سمت یک صندوقچه رازآلود بروید؟ برای ایجاد انحراف، یک طلسم بیاندازید، سعی کنید قبل را باز کنید و یواشکی بیرون بیاید. یا، از جنگجوی خود – یک قاتل هیولا معروف به نام ویل با چند راز تاریک – به اتاق تله پورت کنید و در حالی که با نگهبان گپ میزنید، دوباره بیرون بروید. یا میتوانید نگهبانان را بکشید، در را بشکنید، یا از طلسم Knock برای باز کردن آن با ماژیک استفاده کنید – و اینها فقط گزینه های آسانی هستند که از ذهن من عبور میکنند.
بیشتر رویارویی های بازی به روی هر چیزی که بازیکنان میتوانند رویاپردازی کنند، باز است، چیزی که Baldur’s Gate 3 با دیگر بازی پیشتاز سال، The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom مشترک است. هر دو بازی یک نوار جدید برای تعاملی بودن یک دنیای بازی ایجاد میکنند و راه حل های تخیلی را تشویق میکنند، به گونه ای که بازی های جهان باز Ubisoft مملو از کارهای پست و تلاش های سطحی هرگز نمیتوانستند.
حدود ۲۰ ساعت از بازی چیز خاصی نیست. مانند سیستم های تعاملی بازی و پازل های منطقی ذاتی، توسعه دهندگان نیز با بازیکن طوری رفتار میکنند که به اندازه کافی باهوش هستند تا کمی از پیچیدگی ها را مدیریت کنند. نواحی خاکستری اخلاقی در قهرمانان شما (یا شرورها، یا به احتمال زیاد چیزی در این بین) و روابط آنها با جوامعی که در سفرهای خود با آنها روبرو خواهید شد کاملاً به نمایش در میآیند. دیالوگ ها تند و اغلب بسیار خنده دار هستند، و نقش آفرینی در صحنه های اجتماعی متحرک باورنکردنی بازی را به شادی تبدیل میکنند، تجربه ای که توسط دنیای متفاوت شخصیت های بازی عمیقتر میشود.
همانند سناریوی بالا، Baldur’s Gate طیف وسیعی از گزینه های اجتماعی را در اختیار شما قرار میدهد. هنگامی که همدم خود، آستاریون را میبینید که میخواهد گردن شما را در شب گاز بگیرد، میتوانید با حمله به او، هشدار دادن به او یا همدردی از طریق دادن مقداری از خون خود، پاسخ بدهید.
شخصیت های دیگر به همان اندازه عجیب و جذاب هستند، به ویژه کارلاچ، یک جوک شیطان مانند که از جهنم ها فرار کرده و آماده است تا اوقات خوبی را سپری کند. تنها شخصیتی که تا به حال دوستش ندارم، جادوگر قدرت طلب است، انتخابی که به نظر درست میرسد، زیرا: الف) او یک مرد سفیدپوست انسانی است و ب) من یک جادوگر هستم، چه کسی به گیل نیاز دارد؟ (شما میتوانید تمام این عجایب، صحنه های جنسی و همه چیز را خودتان کشف کنید.)
بخش های رزمی و اجتماعی بازی به خوبی به یکدیگر متصل میشوند. البته اگر تا کنون هیچ یک از بازی های Larian را انجام ندادهاید، دانش D&D زیادی ندارید یا زمانی را با RPG های نوبتی تاکتیکی سپری نکردهاید، نبرد ها ممکن است دشوار باشد. دانش در هر یک از اینها باید بیش از اندازه کافی باشد تا یک چالش لذتبخش را ایجاد کند.
Baldur’s Gate 3 کار بسیار خوبی را انجام میدهد و به شما اجازه میدهد شخصیت سفارشی خود را بسازید، اما شما میتوانید یک شخصیت همراه با طرحی از پیش نوشته شده و کلاس و پس زمینه از پیش انتخاب شده را بازی کنید. اگر تصمیم بگیرید که یک شخصیت سفارشی بسازید و به روش معمولی بازی کنید (یا طرح داستانی “Dark Sting” را انتخاب کنید – یک گزینه داستان جایگزین به خصوص دلخراش و ترسناک) از ابتدا یک شخصیت میسازید.
این بازی بر روی یک نسخه اقتباس شده از مجموعه قوانین فعلی D&D ساخته شده است، که همه گزینه های یک کلاس، بسیاری از گزینه های مسابقه (الف، نیمه اورک، انسان، و غیره) و حتی مجموعه اصلی زیر کلاس ها را ارائه میدهد. همه این انتخاب ها به این معنی است که راه های زیادی برای بازی وجود دارد، چون با سه همراه دیگر با ترکیب های نژادی و کلاسی خود همراه میشوید، هر چیزی که انتخاب میکنید باید به خوبی کار کند. کنترل کل گروه یک روش سرگرم کننده برای یادگیری شیوه های مبارزه است که به ندرت به عنوان کسی که به جادوگران و روحانیون پایبند است، بازی میکنم.
انتخاب هایی که در اوایل انجام میدهید تأثیر زیادی بر نحوه بازی Baldur’s Gate 3 دارند، دقیقاً مانند یک بازی D&D واقعی. یک بربر یک جنگنده قوی در خط مقدم است، اما چندان خوش صحبت نیست. یک بارد میتواند طلسم های حمایتی را انجام دهد، و در صورت نیاز، مهمانی شما را از دردسر نجات دهد. یک جادوگر چیزهای زیادی در مورد عملکردهای مخفیانه درونی جهان میداند، همه اینها در حالی است که طومارهای هر طلسم بازی را جمع آوری میکند.
از آنجایی که من پیچیدگی را دوست دارم و در حال حاضر در کمپین خودم بازی میکنم، تصمیم گرفتم بازی خود را به عنوان یک جادوگر شروع کنم. با دانستن این موضوع که Divinity: Original Sin II پاداش خوبی به مخفی کاری و جیب بری میدهد، این مهارت ها را تقویت کردم. Multiclassing همچنین در بازی بازتر از یک کمپین D&D واقعی است و میتوانید برای تغییر ساختار کلاس خود هزینه کنید، دو انتخاب عالی طراحی بازی که به این معنی است که شما تشویق به آزمایش خواهید شد. دلیلی وجود ندارد که یک ساخت بهینه را به جای چیزهای سرگرم کننده انتخاب کنید، اگرچه من توصیه میکنم جذابیت را برای مهارت های اجتماعی تقویت کنید و برای به حداکثر رساندن شیطنت های درون بازی دیگران را پنهان نگه دارید.
با استفاده از کانتریپ Friends (یک طلسم سطح پایین که میتوان به صورت رایگان اجرا کرد)، میتوانم زمانی که لازم است در جایی صحبت کنم یا از جایی خارج شوم، مستقیماً دروغ بگویم یا یک NPC را متقاعد کنم که طرز فکرم را بگیرد، به خودم مزیت بدهم. هنگامی که شخصیت شما با چالش های درون بازی مواجه میشود، این بازی کار فوق العاده ای را در شبیه سازی یک بازی واقعی D&D انجام میدهد، به شما این امکان را میدهد تا تاس بیاندازید و هر امتیاز مرتبطی را که دارید (مانند Friends، یا Guidance – یکی دیگر از موارد ضروری دیگر) برای شیرین کردن بازی اضافه کنید. طراحی صدا در این قسمت از بازی بی نقص است و بعد از 20 ساعت بیشتر هنوز از گوش دادن به صدای تق تق تاس ها در اطراف و تصمیم گیری درباره سرنوشتم خسته نشده ام.
هیجان انگیزترین چیز در مورد Baldur’s Gate 3 این است که این بازی بیشتر جادوهای مشابه D&D را ارائه میکند، و مجموعه ابزار وسیعی از راه حل های سفارشی را برای چالش هایی که در بیش از 100 ساعت محتوا ظاهر میشوند، ارائه میکند. این 100 ساعت برای یک بازی است – این یک بازی بسیار قابل پخش است. منطق واقعی اغلب در بازی اعمال میشود و اگر بتوانید روشی هوشمندانه در نظر بگیرید که ممکن است چیزی کار کند، بازی معمولاً به شما پاداش میدهد.
نگران بودم که بازی نقشه آزادی و اکتشاف کافی را ارائه نکند، اما Baldur’s Gate 3 در هر مرحله به من ثابت کرد که اشتباه میکنم. چیزی که به نظر میرسد یک نقشه ساده از سطح زمین در ساعات اولیه است، همچنان در حال آشکار شدن است و بسیار پیچیده تر و به هم پیوسته تر از آن چیزی است که من میتوانستم امیدوار باشم. مناطق مخفی در پشت درهای قفل شده و اطراف ورودی های شنی جوایزی ارائه میدهند و کاوش های بازی را ارزشمند میکند.
قابل توجه است که این نقشه به رویکردی شبیه به FromSoftware برای اتصال به یکدیگر اشاره میکند. من چیز زیادی از دست نمیدهم، اما پس از کشف یک منطقه زیرزمینی عظیم، متوجه شدم که یک باس فایت اختیاری (هر چند باورنکردنی!) که قبلاً در یک باتلاق انجام دادم، در واقع یک پورتال مخفی را در آن منطقه پنهان کرد، که من وارد آن شدم. Baldur’s Gate 3 هرگز دست شما را نخواهد گرفت – شما میتوانید به طور کامل مناطق، شخصیت ها و داستان های فرعی بزرگ را از دست بدهید – بنابراین وقتی به یک کشف بزرگ دست مییابید، بسیار معنادارتر از یک بازی معمولی است.
Baldur’s Gate 3 در حال حاضر فقط برای PC در دسترس است و در حال حاضر رکوردها را شکسته است. با بیش از 800.000 نفری که در آخر هفته به طور همزمان بازی میکنند، در حال حاضر در جدول ده بازی برتر تاریخ استیم قرار گرفته است. عرضه PS5 در ماه آینده علاقه بیشتری را به خود جلب خواهد کرد و امیدواریم هر کسی که تمایل دارد، آن را بازی کند.
تا اینجای تجربه من، بازی مانند یک رویا اجرا میشود، حتی در کامپیوتر معمولی من (دارای یک CPU بسیار پیشرفته است اما به دلیل کمبود GPU در دوره 2020، فقط یک Super 1660 برای گرافیک دارد). تا به حال با بسیاری از اشکالات مواجه شده ام، اما اجرای هیچ بازی متوقف نشده است، و امیدوارم به مرور زمان برطرف شود.
Baldur’s Gate 3 یک دستاورد باورنکردنی در بازی است – موفقیتی غیرمحتمل که ترکیبی از گیم پلی RPG قدیمی با حافظه فرهنگی فعلی Dungeons & Dragons و گرافیک های سطح بالا و زیبا است تا سطح کل گیمینگ را بالاتر ببرد. حتی اگر Larian به فرود پایبند نباشد (یا اقدامات بعدی مانند Divinity: Original Sin II با تأخیر مواجه شوند)، نمیتوانم تصور کنم که در بیش از 60 ساعت آینده چیزی به نظرم مخدوش شود.
مانند برخی از بهترین بازی های چند سال اخیر – Tears of the Kingdom و Elden Ring، Baldur’s Gate 3 به بازیکنان احساس باهوشی میدهد، تخیل آنها را تحریک میکند و حس شگفت انگیزی را در آنها زنده میکند. در این مورد با اژدهای Dungeons & Dragons، Drow و همه چیز را در نظر بگیرید.