اگر با توقع تماشای یک سریال بسیار بزرگ و درجه‌یک سراغ دیپلمات The Diplomat نروید، همه چیز خوب پیش خواهد رفت. سریال به احتمال زیاد شما را راضی خواهد کرد و حتی ممکن است برایتان یک سورپرایز باشد. چیزی که این روزها کمتر به آن برمی‌خوریم. سریالی متقاعدکننده که قواعد ژانر را رعایت کرده و همه چیز به خوبی سر جایشان قرار گرفته‌اند. با این تعاریف، محصول جدید نتفلیکس اگرچه برای بینندگان انبوه ساخته نشده و قرار نیست جوایز گلدن گلوب را درو کند، اما مطمئنا در ردیف بودجه‌های هدر نرفته و پروژه‌های موفق این استریم خواهد بود. در این پست به نقد و بررسی سریال The Diplomat می پردازیم.

نقد و بررسی سریال The Diplomat

مدیران و برنامه‌ریزان نتفلیکس چند ماه پیش محصول جدیدشان را یک «چیزبرگر لذیذ» توصیف کرده بودند و ما حالا با تماشای فصل اول سریال دیپلمات The Diplomat می‌توانیم بگوییم که این توصیف اغراق‌آمیز نبوده است. سریالی با دقت بسیار زیاد در جزییات و رعایت همه چارچوب‌هایی که باید در یک سریال سیاسی رعایت شود، وقتی تبدیل به اثری پرکشش و هیجان‌انگیز می‌شود یعنی نویسنده و کارگردان کار خود را به خوبی انجام داده‌اند. در اینجا هم دبورا کان تهیه‌کننده و نویسنده سریال Homeland همه تجربه‌اش را به کار گرفته تا دنیایی قابل باور و البته تماشایی خلق کند. جایی که شما در میانه روابط پیچیده و کم و بیش کثیف سیاسی و در حالی که هر لحظه ممکن است جنگ جهانی سوم آغاز شود، می‌توانید تماشاگر روابطی عاطفی و پر تب و تاب میان یک زوج سیاستمدار و اطرافیان‌شان باشید.

نقد و بررسی سریال The Diplomat
نقد و بررسی سریال The Diplomat

اینجا کیت وایلر (با بازی کری راسل) سفیر تازه آمریکا در انگلیس و همسرش هال وایلر (روسوف سوئل) در کشاکشی میان عشق و نفرت چنان به هم وابسته‌اند که تصورشان بدون همدیگر ممکن نیست. زوجی در حال فروپاشی که در عین حال بهترین مکمل‌ها هستند و در لحظه‌های سهمگین می‌توانند به نجات هم بیایند. لحظه‌هایی که ممکن است سرنوشت جهان را رقم بزند. این در هم تنیدگی و این شباهت‌ میان رابطه آدم‌ها و کشورها و اهمیتی که کوچکترین حوادث و تصمیمات شخصی –از رنگ لباس گرفته تا یک دکمه به خوبی بسته نشده- می‌تواند بر آینده دنیا بگذارد، حسی است که بدون نیاز به درک و تعمق زیاد به تماشاگر احساسی خوشایند می‌دهد. در این فضای متلاطم و در عین حال هماهنگ، حضور همراهان خانم سفیر مثل استوارت هیفورد و ایدرا پارک و وزیر امور خارجه انگلیس آستین دنیس و نخست‌وزیر ترابریج هم کمک کننده است. هرچند که بعضی جاها ممکن است روابط‌شان توی ذوق بزند یا باعث کشدار شدن روایت به نظر برسد.

در The Diplomatبا چی طرفیم؟

سریال دیپلمات یا چند شوک همزمان آغاز می‌شود. کیت وایلر به عنوان یک فعال حقوق بشری و سیاستمدار نه‌چندان باتجربه به سفارت آمریکا در لندن فرستاده می‌شود و همزمان یک حمله هولناک موشکی به کشتی‌های انگلیسی در آب‌های خاورمیانه بحرانی بین‌المللی را دامن می‌زند. نقش کیت وایلر برای این که فاجعه‌ای اتمی دنیا را درگیر نکند و البته حضور گرگی غیرقابل پیش‌بینی مثل هال وایلر برای حفظ ارتباط مناسب و هماهنگی آمریکا و انگلیس داستان را به خوبی پیش می‌برد. در عین حال که کیت وایلر نامزد معاونت اول کاخ سفید هم هست و هر حرکت او جدا از تجربه‌ای که برایش دارد، او را برای رسیدن به چنین موقعیتی، افتادن و خیزان به پیش می‌برد. در کنار همه چالش‌های سیاسی و بین‌المللی با کشمکش‌های شخصی و داستانک‌هایی مواجهیم از سنگین‌تر شدن ماجرا کم می‌کنند و شما را درگیر احساسات گاه متناقض و گاه قابل تامل آدم‌ها می‌کنند. احساساتی که باعث هندی شدن سریال نمی‌شوند و بالعکس فکر شدگی آنها به استحکام اثر کمک می‌کند.

نقد و بررسی سریال The Diplomat
نقد و بررسی سریال The Diplomat

چرا سریال دیپلمات را باید ببینیم؟

اینجا با یک سریال خوش‌ساخت سیاسی مواجهیم که بازی نقش‌های اصلی‌اش به خوبی آن را بالا نگه می‌دارد. کری راسل به عنوان بازیگری باسابقه اینجا فرصت کرده تا نشان دهد که چه ظرفیت‌های کشف نشده‌ای دارد. بسیاری نقش او را با بازی‌اش در سریال The Americans مقایسه کرده‌اند. اگرچه شاید اینجا پختگی کارش بیشتر به چشم بیاید. درباره روسوف سوئل اما نیاز به هیچ تعریف اضافه‌ای نیست. او که پیش از این نقش‌های بسیار متفاوتی را به شکلی چشمگیر ایفا کرده از آن بازیگرهایی است هنوز شانسش نزده تا با یک اسکار یا جایزه از کن به اوج برسد. روسوف سوئل با چهره استخوانی خاصش از آن بازیگرهایی است که آدم را برای دیدن هر اثری ترغیب می‌کند.

اما امتیاز سریال فقط این‌ها نیست. به خصوص برای ما، نقش بین‌المللی و سوء‌ظنی که نسبت به ایران به عنوان حمله‌کننده به ناوهای انگلیسی وجود دارد، هیجان و حساسیت را بالاتر می‌برد. اگرچه اینجا –برخلاف بسیاری از این دست سریال‌ها- ایران به شکل شر مطلق نمایش داده نمی‌شود و روسیه است که به عنوان قدرتی جنگ‌طلب نظرهای منفی را بیشتر به سوی خود جلب می‌کند. تشبیهاتی که در سریال وجود دارد، مثل رییس جمهور پیر آمریکا که نیاز به یک معاون جوان دارد -بایدن؟- یا نخست‌وزیر شهرت‌طلب و دمدمی‌مزاج انگلیس -بوریس جانسون؟- قصه را به واقعیت نزدیکتر و باورپذیرتر می‌کند. نمره ۸ از IMDB نمره ۸۴ از Rottentomatoes و نمره ۷۵ از metacritic شاید برای این که نشان دهد با سریال باارزشی مواجه هستیم کفایت کند.

چرا ممکن است از دیپلمات خوشتان نیاید؟

با همه تعریف‌ها، بعضی اپیزودها در میانه کار کمی خسته‌کننده‌اند و پیش نمی‌روند. بعضی از اتفاقات، مثلا این که رفت و آمد به وزارت خارجه انگلیس از در پشتی و به راحتی می‌تواند انجام شود و کسی خبردار نشود هم زیادی احمقانه است و به هوشمندی کل داستان نمی‌خورد. این که هال وایلر هر جا کار گیر می‌کند، با دو تا تلفن از همه چیز باخبر می‌شود زیادی ضایع است و این که خانم سفیر می‌خواهد از شر کفش‌های پاشنه بلند و لباس‌های رسمی‌اش خلاص شود و غریزی و راحت رفتار کند، زیادی مطابق مد روز و کمی کلیشه‌ای به نظر می‌رسد. اگرچه که این آشفتگی با روحیه او برای رسیدن به مقام معاونت رییس‌جمهور در تناسب کامل است. سریال در لوکیشن‌های محدودی اتفاق می‌افتد و نه هیجان بادیگارد و مامور شب را دارد و نه از نظر سیاسی و غافلگیری‌هایش به پای House of Cards می‌رسد. اساسا سریالی نیست که بخواهید برای سرگرم شدن تماشایش کنید.

امتیاز این مطلب
Shares:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *