«My Happy Ending» حتی نمی تواند اشک آور را درست انجام دهد. نقد و بررسی فیلم پایان خوشحالی من را بخوانید.
داستان فیلم در یک کلینیک شیمی درمانی در خارج از لندن می گذرد، جایی که شخصیت های عجیب و غریب از شدت درد بین شوخ طبعی های گرم دوچندان می شوند و نگران هستند که وقتی عزیزانشان بروند چه اتفاقی می افتد. هدف فرضی این است که مکتب دلگرم کننده و عجیب کمدی بریتانیایی (به «فول مونتی» فکر کنید) را با درام مرگ و زندگی یک بخش سرطان ترکیب کنیم – یک اسلم دانک غوطه ور اگر تا به حال وجود داشته باشد. و هنوز …
اولین انتخاب از میان بسیاری از انتخابهای غمانگیز در «My Happy Ending»، انتخاب اندی مکداول در نقش جولیا هارت، ستاره سینمای آمریکایی است که اصلاً به این فیلم تعلق ندارد. (این هم در مورد شخصیت و هم در مورد بازیگر صدق می کند.) «My Happy Ending» از یک نمایشنامه نیمه اتوبیوگرافیک توسط نمایشنامه نویس فقید اسرائیلی آنات گوو اقتباس شده است که تشخیص سرطان نهایی خود را روی صحنه انجام داد. نمایشنامه در اسرائیل با شخصیتهای اسرائیلی اتفاق میافتد، انتخابی منسجمتر از آنچه در نسخهی فیلم به دست میآید: تند تند و تیز مواد، صحنه و هنرپیشه مشهور آمریکایی که با این نقش موافقت کرد. رونا تامیر، فیلمنامهنویس، همه آنها را در جعبهای میچسباند و مجبور میکند ببندد.
صرف نظر از سوالاتی که با حضور او مطرح شد، جولیا اکنون اینجاست و پس از تشخیص سرطان روده بزرگ در مرحله چهار، در زمان نیاز خود از NHS استفاده می کند. (در این ایده که یک آمریکایی ثروتمند یک کلینیک انگلیسی را به جای یک بیمارستان معروف آمریکایی انتخاب می کند، تفسیری وجود دارد، اما این فیلم آنقدرها هم زیرکانه نیست. درعوض، بهانهای برای جولیا میکند که در وست اند یک نمایش میدهد.) در ابتدا، او از اینکه بیمارستان اتاق خصوصی ندارد، ناراحت است، زیرا او بسیار مشهور است و به حریم خصوصی خود نیاز دارد. او چند تماس تلفنی با صدای بلند و بی ادبانه به همین منظور برقرار می کند و باعث می شود سه زن که در محل مشترک نشسته اند، مانند الف های سرطانی شیطانی که هستند، پوزخند بزنند و بخندند. بعدازظهر متحول کننده ای در راه است.


تنها عنصر واقعاً دوستداشتنی فیلم، بازیگران نقش مکمل آن هستند که توسط بازیگران زن مشهور بریتانیایی، میریام مارگویلز و سالی فیلیپس رهبری میشوند. (هر دو اعتبار زیادی برای بازگو کردن در اینجا دارند، اما وقتی آنها را ببینید آنها را خواهید شناخت.) آنها نقش جودی و مایکی را بازی می کنند، شخصیت های نمکی از زمین که بلافاصله محکوم به حمایت از وضعیت پس از ورود جولیا پر زرق و برق هستند. راخی تاکرار در «آموزش جنسی» در نقش ایمان، جوانترین بیمار در کلاس قهوه شیمیدرمانی جودی و مایکی بازی میکند. ایمان 26 ساله بود و باردار بود که به سرطان سینه مبتلا شد، اما قوس او به دلیل تصورات نادرست نویسنده و کارگردان درباره زنان مسلمان محدود شده است.
شارون می مام، یکی از کارگردانان این فیلم، جایزه اسکار را برای فیلم کوتاه «Skin»، یکی از بحث برانگیزترین برندگان در خاطرات اخیر، به ویژه به دلیل درک ناشیانه اش از سیاست نژادی، برد. خوشبختانه، این عنصر در اینجا نسبتاً سبک است. اما “My Happy Ending” در زمینه های دیگر تصمیمات بد زیادی می گیرد. فیلمنامه بهویژه گیجکننده است: نمایشها و دیالوگها بهطور نادرست مدیریت میشوند، به طوری که یک شخصیت در یک صحنه کاملاً از موضوعی بیاطلاع است و در صحنه بعدی با اطمینان در مورد آن صحبت میکند. صحبت های خنده دار خودی هالیوود که از نانسی (تامسین گریگ) مدیر فداکار جولیا می آید، دروغ می گوید و فیلم به جای اینکه نشان دهد حضور جولیا زندگی همه را به سمت بهتر شدن تغییر داده است، اعلام می کند. مک داول، به نوبه خود، لب هایش را جمع می کند تا نگران به نظر برسد و چشمانش را نرم می کند تا زمانی که پر از اشک های خیرخواهانه شوند.
فیلم پایان خوشحالی من حاوی اطلاعات کافی در مورد شوخیهای مربوط به شیمیدرمانی و سرطان به طور کلی است که میتوانید تابشهای تجربه زندگی واقعی را در هسته آن ببینید. اما همه چیز در اطراف آن مشاهدات مانند A.I بازی می کند. آن را نوشت. لحن متحرک طنز (اگر نانسی در اتاق باشد)، خردی که به سختی به دست آمده است (اگر جودی و/یا مایکی آنجا باشند)، و درام اپرا (که جولیا است) دارای قدرت احساسی است که کلید چراغ را برگرداند. بازیگران باتجربه فیلم را نیمه کاره می گیرند، اما فیلمنامه همه را به زانو در می آورد – به خصوص مک داول، که از بدترین تحقیرهای مبتنی بر دیالوگ فیلم رنج می برد. خوشحال باشید یا نه، ممکن است خودتان را بیابید که آرزو می کنید از قبل تمام شود.