اولین باری که رابرت دنیرو یک کمدی ساخت چه زمانی بود؟ احتمالاً «Midnight Run»، که در آن نشان داد در شوخی و طنز عالی است، و آن عبارت مشخصی را معرفی کرد که او را به ستاره ای تبدیل کرد که میتواند در نهایت به یک بازیگر بزرگ تبدیل شود: ظاهر خشک و ناپسند. میخواهد ارتباط برقرار کند: «من از قضاوت درباره این چیزی که جلوی چشمم میافتد خودداری میکنم» اما در واقع میگوید «میخواهم از اینجا بروم» یا «میخواهم بمیرم» یا «کاش میتوانستم تو را بکشم». اخم لب، نگاه سوزان، شانه های مربعی. همیشه خنده دار است. میتوانید آن را به هر چیزی اضافه کنید، حتی در مقادیر زیاد، و آن را بهتر کنید. در ادامه نقد فیلم About My Father را بخوانید.
کمدین سباستین مانیسکالکو، نویسنده و ستاره فیلم About My Father، آنقدر آن را دوست دارد که فیلمی پیرامون آن ساخت. به کارگردانی لورا ترروسو، «About My Father» میخواهد یکی دیگر از «My Big Fat Greek Wedding» باشد و فیلم هایی از این دست آنقدر در سینماها کم هستند که با وجود نقدهایی مانند این ممکن است به موفقیت تبدیل شود.
این فیلم که در یک اینچ از زندگی اش روایت میشود و میخواهد به مخاطب القا کند که ازدواج یک ایتالیایی-آمریکایی با یک خانواده WASP سناریویی پرفرهنگ با پتانسیل شکست بالا در سال 2023 را نشان میدهد، این فیلم طیف وسیعی را از متوسط به بیدرد ارائه میکند.
اما نمیتوان انکار کرد که از برخی از الگو های مشابهی استفاده میکند که به فیلم های «Fockers»، با بازی دنیرو در نقش پدرسالار دیگری که دچار مشکلات احساسی است، به فیلم های پرفروش باکس آفیس تبدیل شدند. نتیجه در جایی بین فیلم های «Greek Wedding» و «Dirty Grandpa» دنیرو قرار میگیرد، هرچند که همیشه از انجام کارهای تحریک آمیز یا آزاردهنده کوتاه میآید.
شخصیت مانیسکالکو یک مرد میانسال جذاب به نام سباستین است که پدرش، سالوو (دنیرو)، یک آرایشگر تتها، حلقه ازدواج همسر مرحومش را در رزرو نگه میدارد تا اینکه بتواند خانواده ای را که پسرش تصمیم به ازدواج با آن ها میخواهد بررسی کند. لحظه ای فرا میرسد که او عاشق الی (لزلی بیب) میشود، که مانند سباستین در کسب و کار هتلداری مشغول به کار است و به نوعی شخصیت دختر رویایی مانیک پیکسی تغییر یافته دارد (او انتزاعی هایی را نقاشی میکند که شبیه بخشی از آناتومی زن هستند). خانواده الی نیز مهاجر هستند، اما آنها با میفلاور آمدند، و این مربوط به مدت ها پیش است.


مادر الی، تایگر (کیم کاترال)، یک سناتور، و پدر، بیل (دیوید راشه)، صاحب یک کلوپ کانتری کیف پول، از سباستین دعوت میکنند تا در گردهمایی سالانه روز استقلال خانواده در شهر اختصاصیشان شرکت کند. وقتی سباستین از پدرش انگشتر را میخواهد، پاپ پسرش را تحت فشار قرار میدهد تا به او اجازه تگ کردن را بدهد، زیرا باید خانواده های جدید را بررسی کند و اگر این کار را نمیکرد، فیلمی ساخته نمیشد.
شاید برای شما سخت باشد که بپذیرید مردی که ظاهراً در دهه 1980 آرایشگر محبوبی بوده است، با پا گذاشتن به خانه یک فرد ثروتمند، ناراحت میشود. سالوو همچنین به نظر متحیر و ارتجاعی میرسد. شاید نسخه ای از زندگی واقعی یک پسر با سابقه ی او میتوانست در زمان دولت ریگان، در حالی که فرانکی به هالیوود میرود در بلندگوها غوغا میکرد، او سینک های اتاق مردانه در Maxwell’s Plum را انجام میداد. (اما مانیسکالکو سالوو را بر اساس پدرش بنا کرده است، بنابراین ما حرف او را در این مورد میپذیریم.)
از این دست چیزهای زیادی وجود دارد: افراد خاکی که نسبت به سبک زندگی افراد ثروتمند و مشهور ابراز ناراحتی میکنند و نسبت به عجیب بودن آن ابراز دلسوزی میکنند. مثلاً، برادر کوچکتر الی، داگ (برت دایر)، با رفتار سنگنورد عصر جدید، یا برادر بزرگ ترش لاکی (اندرس کالینز)، یک دوفوس بنددار، خندان، که اقتدار طبیعی را از خود به نمایش میگذارد. پسر مرد ثروتمندی که میداند در نهایت ثروتی را به ارث خواهد برد، حتی اگر آنقدر بی عرضه باشد که در مبارزه از یک سنجاب کتک بخورد.
«About My Father» به عنوان یک قطعه دورهمی بهتر عمل میکرد. بهنظر میرسد در زمان دیگری اتفاق میافتد، حتی اگر همه لباس های مدرن به تن دارند و ارجاع های مدرن دارند. (میدانید که افراد الی آماده هستند زیرا کفش های قایقی میپوشند و دگمه های ژاکت میبندند). شخصیت ها لباس های زیباتری هم داشتند.
با این حال، نمیتوان انکار کرد که این گروه به طور ماهرانه ای با یکدیگر بازی میکنند. چند لحظه کمدی وجود دارد که نمیتوان آنها را از دست داد که از فرمول های باستانی استفاده میکنند، مانند صحنه ای که در آن کسی میگوید، “هیچ راهی در جهنم وجود ندارد که من هرگز چنین کاری را انجام دهم” و فیلم بلافاصله آنها را کنار زده و این کار را انجام میدهند. مکانی که در آن سباستین تنه شنا خود را گم میکند در حالی که با یک فلای بورد سوار در نزدیکی قایق بادبانی میرود. فیلمنامه هوشمندانه در مورد کاشتن تکه هایی از اطلاعات شخصیت ها و پرداخت به آنها در زمان دیگر عمل میکند (مانند ترس سباستین از پرواز با هلیکوپتر و مراسم شبانه با پدرش که شامل پاشیدن ادکلن به هوا و راه رفتن در مه است). گاهی اوقات در مقابل دنیرو ایستادگی میکند، اما اگر من جای بن استیلر یا کوین هارت بودم، حواسم به پشتم نبود.
چند سکانس وجود دارد که نشان میدهد فیلم میتوانست قوی تر و جذاب تر باشد: سالوو در حال صحبت با همسر مرحومش در حالی که شبی روی نیمکتی به تنهایی نشسته بود، اما داگ تنهایی او را تمام کرد. جایی که دنیرو و کاترال همیشه افسانهای، شیمی لاستیک طبیعی را به نمایش میگذارند (حتی دمیدن حلقههای د شما ممکن است در مورد اینکه اگر آنها تصمیم می گرفتند این مسیر را طی کنند، فیلم به چه چیزی تبدیل می شد خیال پردازی کنید.