جاه طلبی به تنهایی چشمگیر است. نقد و بررسی فیلم Creed III را در ادامه بخوانید.
مایکل بی جردن برای اولین کارگردانی خود تصمیم گرفت «Creed III » را که جدیدترین فیلم در فرانچایز اسپین آف «راکی» و نهمین فیلم در حماسه محبوب بوکس است، بازی کند. او همچنین خود را در این فرآیند هدایت می کند، زیرا او یک بار دیگر به نقش قهرمان جنگنده آدونیس کرید، پسر آپولو باز می گردد. و او در هر دو طرف دوربین برق میزند و به عنوان ستاره فیلم و همچنین اعتماد به نفس و سبک واقعی کارگردان فیلم، به تظاهر و عمق احساسی جدید میپردازد.
با انجام این کار، جردن راه سیلوستر استالونه را دنبال میکند که خود را در چهار فیلم «راکی» کارگردانی کرد، از جمله فیلم صمیمانه «راکی بالبوآ» در سال 2006. اما او همچنین باید کارهای دوست دیرینه و همکار نزدیک خود رایان کوگلر را دنبال کند که کارگردان اصلی «Creed» بود. جردن تمام این فشارها و انتظارات را متحمل شده و آن را به فیلمی تبدیل کرده است که هم میراث سریال را ارج می نهد و هم داستان را به جلو می چرخاند. و کاملاً تعجب آور نیست، او اجراهای قدرتمندی را از بازیگران همبازی خود می گیرد، از جمله جاناتان میجرز ترسناک در نقش دوست دوران کودکی آدونیس که تبدیل به دشمن شد.
با این حال، «Creed III» کمی طول میکشد، زیرا به سال 2002 لس آنجلس بازمیگردد تا تاریخ مشترکی بین رقبای نهایی فیلم ایجاد کند. آدونیس «دونی» کرید را میبینیم که در نوجوانی از اتاق خوابش بیرون میرود تا شخصیت برادر بزرگش، دامیان «دام» اندرسون را ببیند که در مبارزات زیرزمینی تسلط دارد. یک رویارویی خشونتآمیز در راه خانه یک شب سرنوشت هر دوی آنها را رقم میزند، آدونیس به عظمت میرود و دامیان برای محکومیت 18 سال زندان. یک برش مسابقه با زمان بندی دقیق و زیبا، داستان را 15 سال به جلو می برد تا به ما نشان دهد که دانی اکنون حرفه بوکسی را دارد که دام همیشه آرزویش را داشت. یک جهش دیگر به امروز نشان می دهد که آدونیس از رینگ بازنشسته شده است و در یک عمارت مدرن در هالیوود هیلز زندگی مجللی دارد.
نگاه جردن به جزئیات نشان داده می شود زیرا او به خوبی نشان دهنده نوع ثروتی است که آدونیس با همسرش بیانکا (تسا تامپسون) و دختر ناشنوای آنها، آمارا (میلا دیویس کنت) از آن برخوردار است. ظرافت مینیمالیستی و خنثیهای خامهای – کار طراح تولید Jahmin Assa و طراح لباس لیز ولف – فوراً نشان میدهد که آدونیس شخصیت خوشذوق و صلحجویانهای را که اکنون به دنبال آن است به دنیا نشان دهد.

همانطور که آدونیس در حال شکل دادن به نسل بعدی مبارزان به عنوان یک نیروی پشت صحنه در آکادمی بوکس دلفی خود است، بیانکا خواننده و ترانه سرا در حال نوشتن آهنگ ها و کار با استعدادهای جدید به عنوان تهیه کننده است. آنها به خود می گویند که راضی هستند، اما تنش جذابی در ترکیب وجود دارد، زیرا واضح است که هر دو هنوز مشتاق کانون توجهی هستند که زمانی آنها را تعریف می کرد و آنها را تغذیه می کرد. تامپسون زمینی و حساسیت را به این فیلم به شدت مردانه به ارمغان می آورد و دیویس کنت جوان – که یک هنرپیشه ناشنوا است – در اولین نقش اصلی خود بسیار درخشان می درخشد، بیش از اینکه با حضور پرشور و زمان بندی بازیگران کهنه کار مقابل خود را نگه دارد. فیلیسیا رشاد نیز با یک بازی مهم و برازنده در نقش مادر آدونیس، مری آن، باز می گردد. و استفاده مکرر از زبان اشاره بهعنوان وسیلهای برای برقراری ارتباط در خانواده، لمسی معنادار و معتبر است.
اما حس و حال آنها با آمدن دیم از بین میرود، کسی که از هر نظر خود را در زندان سخت تر کرده است و اکنون به دنبال شکوه بوکس است که معتقد است حق اوست. در تماشای منظره Kang vs، لذت خاصی وجود دارد. Killmonger، با توجه به حضور شرور قابل توجهی که هر دو بازیگر در دنیای سینمایی مارول داشته اند. Majors، مثل همیشه، فوق العاده است. او انرژی عمیقاً ناراحت کننده ای را به نقش می بخشد – چیزی ناپایدار در مورد دیم در زیر ظاهر به ظاهر آرام او وجود دارد. این واقعیت که او آشکارا همیشه خشمگین نیست، چیزی است که او را ترسناک تر می کند: او در حال تماشا، نقشه کشی، جوشیدن است، اما جسمانی تحمیلی او در نهایت او را وحشی می کند.
جردن کارگردان با همکاری با فیلمبردار کرامر مورگنتاو و تدوینگران جسیکا باکلس و تایلر نلسون، صحنهای به ظاهر ساده را میگیرد که در آن آدونیس و دامیان یک شام ناهنجار را با هم ملاقات میکنند و داستانی کامل و غنی را با آن روایت میکنند. کلوزآپ ها، قدم زدن، تصمیم به نگه داشتن چهره یک بازیگر برای یک یا دو ضرب بیشتر از حد انتظار – همه آنها معنا و زیرمتن زیادی را منتقل می کنند. مبادله با چیزهایی که نشان نمیدهد قدرتمند است – برای چیزهایی که این شخصیتها به ما نمیگویند، با چیزهایی که از نظر استراتژیک عقبنشینی میکنند، اما ما میتوانیم حس کنیم.
اما «Creed III» همچنین به مردم آنچه را که میخواهند میدهد و آن عبارت است از: چندین مونتاژ آموزشی. همانطور که آنها در «تیم آمریکا: پلیس جهانی» می خوانند، «حتی «راکی» مونتاژ داشت. وقتی مشخص شد که دانی باید به فرم خود بازگردد تا با دام برای قهرمانی بجنگد – در استادیوم داجر، از همه مکانها، مکانی واقعاً الهامبخش که بسیار لس آنجلس است – فیلمنامه از کینان کوگلر (برادر رایان) و زک بالین (“شاه”) ریچارد») تمام ضربات نشاطآوری را که انتظار دارید میزند، اما ضربهای هوشمندانه جدیدی را نیز وارد میکند. بنابراین بله، در خیابان ها، در ساحل، بالای یک تپه دویدن وجود دارد. مشت زدن و مبارزه وجود دارد. اما همچنین: منظره آدونیس که یک هواپیمای واقعی را از طریق قدرت محض سینه هایش می کشد. این به نوعی خنده دار است، اما همچنین بسیار سرگرم کننده است.
و زمانی که زمان تقابل اوج بین این دو جنگجو فرا می رسد، جردن از نظر طراحی صدا، حرکات دوربین و جلوه های بصری انتخاب های سبکی خیره کننده ای انجام می دهد. بخشی وجود دارد که در آن همه چیز فقط … تغییر می کند و یک طنین احساسی غیرمنتظره و یک چشم انداز تازه ارائه می دهد.
در ظاهر، «Creed III» ممکن است به نظر در مورد مردان عضلانی و درشت هیکلی باشد که از یکدیگر غلبه می کنند، و در ژانری وجود دارد که تشخیص درست و غلط، سیاه و سفید اغلب آسان است. آدونیس تمام دقت و کنترل در رینگ است. دیم خشن و خام است، طوری می جنگد که انگار زندگی اش به آن بستگی دارد. اما همانند انگیزه های کیلمونگر در «پلنگ سیاه»، تلاش دیم برای انتقام و حتی تسلط قابل درک است. تماشای رویارویی این غولها در آن منطقه خاکستری اخلاقی – که خود را در این فرآیند آسیب پذیر میکنند – جذاب است.
جردن مدتهاست که خود را به عنوان بازیگری با کاریزما، تطبیق پذیری و انسانیت ثابت کرده است. با «Creed III»، او نشان میدهد که در آن سوی لنز نیز به همان اندازه فریبنده است.