بله نتفلیکس دست به یک انقلاب زده. انتخاب یک ایده نوآورانه که البته پیش از این در پلتفرمهای دیگر تجربه شده بود، این بار قرار است شما را با یک سریال استثنایی روبرو کند. Kaleidoscope کلایدسکوپ در واقع همان سریال پرسر و صدای نتفلیکس است. اگر بدون خواندن هر مطلبی به تماشای سریال بنشینید، ابتدا کمی گیج میشوید بعد متوجه میشوید که در واقع خط روایی کلاسیک به هیچ شکلی در این مینی سریال رعایت نشده. هر یک از اپیزودهای سریال بخشی از ماجرا را بازگو میکنند و قرار است هر یک به شکلی مستقل هم باشند. در این پست به بررسی نقد و بررسی سریال kaleidoscope می پردازیم.
نقد و بررسی سریال kaleidoscope
مستقل نه به معنای اپیزودیک بودن سریال و چیزی شبیه Blsck Mirror. توضیحش سخت شد؟ بله خب. اصلا همین است که شما را گیج میکند. در سریال کلایدسکوپ شما با هشت اپیزود به نامهای زرد، بنفش، سبز، صورتی،…و سفید مواجهیم. البته ترتیب اپیزودها اینطوری نیست که ما نوشتیم. ترتیب تماشایش هم میتواند اینطوری نباشد. نتفلکس سریال را طوری ساخته که شما از هر اپیزودی خواستید بتوانید شروع کنید و هر طور عشقتان کشید بتوانید ادامه بدهید. میتوانید به شیوههای مختلف و به هزاران ترتیب متفاوت سریال را ببینید. بنابراین طبیعی است که تجربه هر کسی از دیدن با فرد دیگر کاملا متفاوت باشد. حالا اصلا چی قرار است ببینیم؟
قضیه سریال کلایدسکوپ چیست؟
سریال یکی دیگر از آن ماجراهای سرقت دستهجمعی است. خیالتان راحت باشد که باز هم با همان کلیشهها مواجهیم. مغز متفکر سابقهداری که یک نقشه فوقالعاده بزرگ در سر دارد و به دنبال جمعی از آدمها با ویژگیهای متفاوت است. داستانی با پیچیدگیها و فراز و نشیبهای هیجانانگیز که قرار است ما را با خود جلو ببرد و ببینیم گروه با چه خطراتی مواجه میشوند و نقشه عملی خواهد شد یا نه.


گفتیم کلیشه، اما یادتان باشد این از آن مجورهای داستانی است که معمولا جذابیت خودش را دارد و جواب میدهد. از سری فیلمهای «اوشن» گرفته تا Baby Driver. و از Heat یا مخمصه تا Money Heist که دیگر برای سریالبینهای حرفهای اوج ماجراست. اما اگر بخواهیم آن ماجرای مکعب روبیک و شعبدهبازی سازندگان Kaleidoscope را بیخیال شویم و فقط دنبال دیدن سریال و لذت بردن از آن باشیم با چی طرفیم. از نظر قصه و هیجان و ساخت هر اپیزود چه چیزی انتظارمان را میکشد؟


این از آن جاهایی است که مطمئنا هر کسی نظر خودش را دارد، اما شخصا اگر بخواهم توصیفی از سریال بدهم، آن را کمی تا قسمتی سرگرمکننده با هوشمندی بالا توصیف میکنم. سریالی که سازندگانش بیش از حد شیفته ایده خودشان شدهاند و آنقدر برای درآوردن آن ایده و تکاملش وقت و انرژی گذاشتهاند که برای خود داستان و آدمها و بازیها و خلاصه چیزی که قرار است مقابلمان در قاب تلویزیون ببینیم بنیه زیادی نمانده است.
چرا میخواهیم سریال کلایدسکوپ را ببینیم
شخصا دست و دلم نمیرفت که برای تماشا شماره اپیزودها را به هم بزنم. اما کمی بعد به مقاومت سنتی و پیرسرانهام در دیدن سریال غلبه کردم و باید بگویم از این که میشود اپیزودها را بُر زد و قروقاطی دید و چیزی را از دست نداد ذوقزده شدم. اول کار کمی گیجکننده است اما بعد که دستتان میآید کی به کی و چی به چی است، احتمالا دلتان نمیآید ماجرا را تا انتها دنبال نکنید. جانکارلو اسپوزیتو در نقش لئو پاپ، که با نقشآفرینی در Better Call Saul و Breaking Bad و Godfather of Harlem برایمان چهرهای آشناست، اینجا نقش رییس باند را بازی میکند و انصافا خودش را تثبیت کرده.


گرههای داستانی، تعلیقها و دانستن این که ماجرا از یک اتفاق واقعی و سرقتی –احتمالی- در منهتن الهام گرفته شده هم به جذابیت کار کمک میکند. دیدن نیوشا نور بازیگر ایرانی در نقش نازان عباسی، مامور سمج افبیآی که سمت دیگر ماجراست هم میتواند برایتان جالب باشد. در مجموع اگر طرفدار سریالهای اکشن و معمایی هستید، Kaleidoscope را میتوانید در فهرست سریالهای ندیدهتان بگذارید و با تماشایش تجربه تازهای رقم بزنید.
چرا ممکن است با تماشای سریال حال نکنید؟
من از Money Heist و اوشنها اسم بردم، اما اگر بخواهید در زمان تماشای Kaleidoscope مدام اینها را با هم مقایسه کنید، سرخورده میشوید. Kaleidoscope نه شخصیتپردازی و شیمی روابط میان کاراکترهای Money Heist و تلالو پروفسور و برلین و توکیو را دارد و نه عظمت و شکوه اوشنها را. اینجا برد پیت و جرج کلونی و مت دیمون و اندی گارسیا و جولیا رابرتزی در کار نیست و طبیعتا تصور چنان ترکیبی آدرنالینمان را آنقدر بالا میبرد که Kaleidoscope برایش میتواند مثل آب یخ باشد. در بعضی از اپیزودها هم داستان کشش کمتری دارد و پیش خودتان فکر میکنید، تماشای بقیهاش را رها کنم بهتر نیست؟


خلاصه این که Kaleidoscope شاید بیشتر مناسب خورهها باشد. سریالی که البته با تماشایش یک مرحله تازه در جریان سریالبینیتان آنلاک خواهد شد!