اگرچه ماموریتهای جانبی طبیعتاً اختیاری هستند، اما گاهی اوقات احساس میکنید که در این بازیهای جهان باز انجام دادنشان فوقالعاده اجباری و حیاتی است. فهرست 5 بازی جهان باز که بازیکنان را به دلیل نادیده گرفتن محتوای جانبی مجازات میکنند را در اول نیوز بخوانید.
به دلیل ماهیت خود، ماموریتهای جانبی و سایر فعالیتهای غیر مرتبط با داستان اختیاری در نظر گرفته میشوند، اما همیشه در بازیهای ویدیویی خاص چنین احساسی وجود ندارد. گاهی اوقات، توسعهدهندگان راهی پیدا میکنند تا محتوای جانبی را بهطور یکپارچه در روایتهای بازیهای خود بگنجانند که ناتوانی در تکمیل همه آنها میتواند به بازیکنان این تصور را القا کند که فقط به خاطر تمرکز بر داستان اصلی مجازات میشوند.
چه در مورد محتوای جانبی باشد که محتوای داستان اصلی را از طریق تکمیل آن بسیار آسانتر میکند یا به بازیکنان پاداشهای منحصربهفردی داده میشود که میتواند تجربه گیمپلی را کاملاً متحول کند، مواقعی وجود دارند که پرش از مأموریتهای جانبی واقعاً ایده بدی نخواهد بود. بازیهای زیادی وجود دارند که بازیکنان را به دلیل نادیده گرفتن محتوای جانبی مجازات میکنند که قابل توجهترین آنها را میتوانید در مقاله زیر بیابید.
جی تی ای
تلاشهای جانبی و سایر محتوای غیر مرتبط با داستان همیشه نقش مهمی در سری GTA بازی کردهاند، حتی اگر هرگز مستقیماً به بازیکن تحمیل نشده باشند. اینکه بازیها اغلب دارای ماموریتهای جانبی هستند که شامل شخصیتهای داستانی اصلی میشود، میتواند باعث شود که تکمیل تمام آنها برای تجربه واقعی GTA ضروری باشد، اما این تنها انگیزه برای درگیر شدن با محتوای جانبی بازی نیست.
تقریباً در تمامی بازیهای GTA تا به امروز، بازیکنان توانستهاند با تعامل با فعالیتهای جانبی بازی، قفل وسایل نقلیه و سلاحهای جدید را باز کنند، که اکثر آنها میتوانند تجربه گیمپلی را کاملاً تغییر دهند. مطمئناً، بازیکنان نیازی به احساس عجله در رانندگی در اطراف شهر با تانک Rhino یا شکافتن دیوار صوتی در آسمان توسط یک جت پک فوق سری ندارند، اما ناتوانی در انجام این کار بدون نیاز به استفاده از کدهای تقلب هنوز هم احساس میشود. گویی بازی شما را به خاطر بد بازی کردن تنبیه میکند.
Red Dead Redemption 2
وقتی صحبت از ساخت جهان به میان میآید، سری Red Dead Redemption احتمالاً فرسنگها جلوتر از GTAها هستند و بسیاری بازی 2018 را یکی از همهجانبهترین بازیهای ویدیویی جهان باز میدانند که تا کنون ساخته شده است. بخش بزرگی از این موضوع به محتوای جانبی بازی مربوط میشود که بسیاری از شکافهای اصلی را که با داستان اصلی فوقالعاده بازی تشکیل میشود، پر میکند.
همانند بازیهای GTA ، بازیکنان Red Dead مجبور نیستند با محتوای جانبی درگیر شوند، اما عدم انجام این کار قطعاً عملی نادرست است. این به این دلیل است که در بسیاری از موارد، بازیکنان واقعاً محتوا ارزشمندی را از دست میدهند، بهویژه وقتی صحبت از تعاملات آرتور با خانواده داونز میشود. در واقع، برخی از ماموریتهای جانبی به سطح افتخار (honor) بازیکن گره خورده است، که خود آن به شدت به فعالیتهای جانبی وابسته است.
ویچر 3
اگرچه داستان ممکن است گاهی اوقات کمی مبهم باشد، اما واضح است که دقت و توجه زیادی برای ایجاد دنیای خارق العاده The Witcher 3 انجام شده است. تقریباً هر ماموریت فرعی و داستان اصلی به طرز باورنکردنی به خوبی اجرا میشود و بازیکنان را تشویق میکند تا تا جایی که ممکن است با آنها تعامل داشته باشند، حتی اگر فقط به خاطر ترس از دست دادن یک قطعه جالب از اطلاعات علمی یا اسلحه یا آیتم مفید باشند.
از بسیاری جهات، برخی از محتوای جانبی در The Witcher 3 بهتر از خود داستان اصلی هستند، به طوری که بازیکنان میتوانند ساعتها خود را در آن غرق کنند بدون اینکه به Ciri بیچاره فکری بکنند. علاوه بر این، بازیکنانی که محتوای جانبی بازی را نادیده میگیرند، احتمالاً خود را به شدت سطح پایینتر و بدون سلاحها و زرههای مورد نیاز برای انجام مراحل پایانی بازی حتی از راه دور در تنظیمات سختتر میبینند.
The Elder Scrolls IV: Oblivion
مانند بازیهای Witcher از CD Projekt Red، سری The Elder Scrolls بیشتر قدرت خود را از دنیای عالی خود میگیرد، که بیشتر آن از طریق بازیکنانی که با فعالیتهای جانبی متعدد بازیها درگیر میشوند، به دست میآیند. عدم انجام این کار می تواند منجر به تجربه بسیار سطحیتری شود، اگرچه، در برخی موارد، حتی میتواند بر داستان اصلی تأثیر بگذارد.
همانند مبارزه با Wild Hunt در Kaer Morhen در The Witcher 3، بازیکنان Oblivion میتوانند قبل از نبرد Great Gate متحدان خود را به خدمت بگیرند. تکمیل کوئست جانبی Allies for Bruma میتواند تأثیر زیادی در نبرد داشته باشد، زیرا کسانی که آن را رها میکنند با مبارزهای بسیار چالشبرانگیز برخورد میکنند. Horizon Zero Dawn در نبرد نهایی خود نیز کاری مشابه انجام میدهد، اگرچه به خدمت گرفتن همه متحدان بالقوه الوی تفاوتی با دشواری رویارویی او با هادس ندارد.
Cyberpunk 2077
وقتی همه چیز گفته شد و انجام شد، به این واقعیت میرسیم که کمپین داستانی اصلی Cyberpunk 2077 در واقع نسبتاً کوتاه است، حداقل در مقایسه با برخی از همتایان خود. با این حال، سایبرپانک این موضوع را با محتوای جانبیاش جبران میکند، و بسیاری از آنها میتوانند در نهایت روی اینکه کدام یک از شش پایان احتمالی بازی به بازیکنان ارائه میشوند، تأثیر بگذارند.
اگرچه توسعهدهندگان دقیقاً بازیکنان را مجبور نمیکنند که اگر نمیخواهند با محتوای جانبی درگیر شوند، اما بزرگی نایت سیتی و مقدار زیادی از آن که توسط یک بازی متمرکز بر ماموریت داستان اصلی ناشناخته باقی میماند، به راحتی میتواند بازیکنان را در این فکر فرو ببرد که انگار چیزی از دست میدهند این دقیقاً یک مجازات نیست، اما گاهی اوقات ممکن است اینطور به نظر برسد.
نظر شما در این خصوص چیست؟ فهرست 5 بازی جهان باز که بازیکنان را به دلیل نادیده گرفتن محتوای جانبی مجازات میکنند را چطور ارزیابی میکنید؟ جای کدام بازی در این بین خالی بود؟ لطفاً دیدگاههای خود را با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.