آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟

54
0
آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟

پس از حدود یک دهه از تنش جدی میان روابط ایران و عربستان ، حال رهبران دو کشور خبر از امضای توافق و برگشت روابط به حالت عادی می دهند. این در حالی است که هر دو طرف اذعان می کنند که دو سال برای رسیدن به این توافق تلاش کرده اند. هر چند انتشار این خبر هم در سطح منطقه ای و هم در سطح بین المللی بازخورد های متفاوتی را به دنبال داشته است ، اما نکته ای عجیب نظر بسیاری از کارشناسان دنیای سیاست را به خود جلب کرده است و آن هم نقش میانجیگری جمهوری خلق چین است. پس از تلاش های ناکام کشورهای عربی نظیر عراق و عمان برای میانجیگری، این بار چین در یک اقدام کم سابقه این نقش را بر عهده گرفته و توانسته است موفق شود. اما سوال این است که آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟

آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟

پس از به روی کار آمدن پادشاه جدید و تغییرات اساسی در قوانین و سنت خانواده حکمران بر عربستان، عربستان سعودی دستخوش تغییراتی شد که به دلیل سیر سریع آن، پادشاه و پسرش علاوه بر حمایت شورای وفاداری سلطنت و خانواده آل سعود نیاز به حمایت های منطقه ای و بین المللی پیدا کردند. محمد بن سلمان ولیعهد جوان عربستان کارگردانی سناریویی را بر عهده گرفت که طبق آن شاهزادگان و یا سایر مدعیان تخت پادشاهی با زور ، ارعاب و یا رشوه ولایت عهدی و پس از آن پادشاهی وی را پذیرا باشند. در این بین او که برای مردم عربستان کمتر شناخته شده بود ، با اعطای آزادی های مدنی به سرعت خود را در دل مردم عربستان جا کرد و از خاستگاه اجتماعی نیز برخوردار شد. در ابتدای ولایت عهدی وی ، به دلیل تجربه کم و عدم شناخت درست از حاکمان منطقه ، آغازگر جنگی پر هزینه در یمن شد و جمله ای معروفی به زبان آورد که ما جنگ را به جای ریاض به تهران خواهیم کشید. اما او نه تنها در جنگ یمن موفق نشد ، بلکه هر از چند گاهی شاهد شعله ور شدن این جنگ در کشور خودش بود. با تغییرات عمده ای که وی در قوانین مدنی جامعه و قانون اساسی کشور بنا نهاد ، بسیاری از تاجران و بازرگانان دنیا را مشتاق به سرمایه گذاری در عربستان کرد. در این شرایط وی به سرعت دریافت که هزینه از دست دادن این همه سرمایه سرازیر شده به عربستان بسیار سخت و جبران ناپذیر است.

آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟
آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟

در این بین بود که تنش میان تهران و ریاض به اوج خود رسیده بود و هر دو کشور نیروهای نیابتی خود را حمایت می کردند. عربستان پس از شکست های مفتضحانه در جنگ و آسیب به زیر ساخت های اساسی کشورش نظیر تاسیسات نفتی آرامکو که اولین تولید کننده نفت عربستان است ، به سرعت دریافت که طرح دیگری را باید به نقشه راه خود اضافه کند. این کشور با احداث شبکه های ماهواره ای مختلف و حمایت تمام و کمال تاجران سعودی از این شبکه ها ، به صورت علنی وارد جنگ نرم با ایران شد.
حال با گذشت سال های متمادی از شروع جنگ فرسایشی در یمن و همچنین بد قولی هایی که عربستان از شرکای آمریکایی و اروپایی خود دید ، به راحتی متوجه این قضیه است که اگر می خواهد راه زندگی سعادتمند را دنبال کند و ابر پروژه هایی که برای پیشرفت کشورش طرح ریزی کرده است به ثمر برسد ، باید با همسایه قدیمی خود کنار بیاید.
این اولین بار در تاریخ آل سعود است ، که پس از این همه سال سلطنت و چپاول سرمایه عربستان توسط این خانواده ، حال به فکر سازندگی و پیشبرد تکنولوژی در کشور افتاده اند. به همین دلیل است که دشمنی با ایران می تواند سد بزرگی برای رسیدن به این اهداف باشد.

چرا عربستان از آمریکا کمی دور شده است؟

ایالات متحده آمریکا ، همواره اعلام داشته است که در مواقع بحران و حیاتی حمایت کامل خود را از شرکای نظامی و اقتصادی خود دریغ نکند. اما این در حالی است که در موقع عمل کشورهایی که به این حمایت دل بسته اند ، شاهد هیچ گونه حمایتی از آمریکا نباشند و خود به صورت مستقل مشکلات خود را رفع نمایند. این مساله برای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس کمی نگران کننده تر از سایر شرکای آمریکا به نظر می رسد. در حقیقت، هر چند این کشور ها از منابع مالی بسیار زیادی برخوردارهستند ، اما به دلیل جمعیت بسیار کم آن ها و نبود نیروهای متخصص همواره جایگاهی متزلزل در بین کشورهای دنیا داشته اند. آمریکا و متحدان اروپایی خود که به خوبی این نقطه ضعف را می دانند ، تنها با اعطای امتیاز های کم ، این کشورها را دوست تجاری و امنیتی خود اعلام می کنند.

آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟
آیا می توان به عربستان اطمینان کرد؟

درست زمانی که عربستان در مساله یمن و ختم این ماجرا به نفع خود دست یاری به سوی آمریکا دراز کرد ، نه تنها حمایت چشمگیری ندید ، بلکه وارد جنگی شد که به دلیل خوش خیالی های خود هرگز فکر هدر رفت این همه سرمایه را نمی کرد. پس از جنگ روسیه و اوکراین ، ایالات متحده از عربستان درخواست کرد با بالا بردن تولید روزانه حامل های انرژی ، مانع از افزایش قیمت آن برای اروپا و آمریکایی ها شود. اما محمد بن سلمان که به دلیل جوانی شخصیت جاه طلبی دارد ، به این درخواست دولت بایدن دهن کجی کرد ، که در نهایت منجر به سفر شخص رییس جمهور آمریکا به عربستان شد. در همان زمان بسیاری از مفسران سیاسی ، این حرکت را تحقیر دولت آمریکا تعبیر کردند.

چرا رژیم صهیونیستی شماتت شد؟

پس از امضای پیمان صلح میان ایران و عربستان ، بسیاری از زمامداران سابق رژیم صهیونیستی ، دولت نتانیاهو و برنامه های دیپلماسی آن را زیر سوال بردند. این افراد با متهم کردن نخست وزیر اسرائیل به دلیل سهل انگاری هایش ، عربستان را مهمترین شریک از دست داده خود در منطقه می دانند. این در حالی است ، که با شروع روابط دیپلماتیک اسرائیل با برخی از کشورهای عرب منطقه ، رژیم اشغالگر قدس خود را بیشتر از هر زمان دیگر نزدیک به عربستان می دید. در چند روز اخیر نیز کاخ سفید از پذیرش نتانیاهو خودداری کرده است و این خبر از اختلاف عمیق میان آمریکا و اسرائیل می دهد. شاید بی دلیل نباشد که دولت نتانیاهو دست به تهدید جنگ علیه تاسیسات نظامی و هسته ای ایران زده است و خبر از حمله به ایران می دهد.

این پیمان شاید توسط سعودی ها شکسته شود؟

هر چند که وزیر دارایی عربستان خبر از سرمایه گذاری های کلان در ایران می دهد ، اما این امر از نگرانی های فزاینده ای که برای شکستن این پیمان توسط طرف سعودی وجود دارد ، کم نمی کند. در حقیقت ، به روشنی واضح است که عربستان خود را در موقعیت ضعف دیده است و به خوبی دریافت است که تمام زیرساخت هایش در برابر شش هزار موشک ایران یک ساعت هم دوام نمی آورد. اما اگر صحنه بازی در دنیای سیاست جوری بچرخد که عربستان امنیت خود را از طرف های غربی تضمین کند ، دیر یا زود خود آغازگر شکستن این پیمان خواهد بود.

5/5 - (5 امتیاز)
محسن دادار
نوشته شده توسط

محسن دادار

کارشناس سئو و تحلیل ارزهای دیجیتال ؛ علاقه مند به تکنولوژی و اخبار روز دنیای فناوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گوگل فارکس آموزش تخصصی آمارکتس