نینتندو یکی از نوآورترین شرکتهای حاضر در بازار بازیهای ویدیویی است، اما در چند وقت اخیر با خلق بازیهای جهانباز بزرگ، از هنجار بازیهای AAA پیروی کرده است. بهترین بازیهای جهانباز نینتندو را از اول نیوز بخوانید.
نینتندو شرکتی است که همیشه خود را به عنوان یک پیشرو در هنرصنعت بازی، در نوآوری سخت افزار و نرم افزار، ثابت کرده است. از کنترلهای حرکتی Wii گرفته تا عملکرد ترکیبی سوییچ، این شرکت همیشه به دنبال بازپسگیری جادوی موفقیتهای گذشته در حالی که چیزهای جدید را امتحان میکند، است. معمولاً این توسعهدهندگان دیگر هستند که از شرکت مستقر در کیوتو درس میگیرند، اما از آنجایی که تعداد زیادی فرنچایز روی پلتفرمهای دیگر نشان دادهاند که طراحی بازیهای جهان باز ترند آینده است، نینتندو نیز با تعداد انگشت شماری از نسخههای خود از این الگو پیروی کرده است.
خلق و توسعهی جهانهای باز در دهه گذشته به طور فزایندهای محبوب شدهاند، چرا که این بازیها تمایل دارند محتوا و فعالیتهای زیادی را ارائه دهند و در عین حال که این کار را به خوبی انجام میدهند این اطمینان حاصل میشود که داستان را نیز میتوان به شیوهای جذاب و با ضرباهنگ خوب روایت کرد. فرنچایزهایی مانند Metal Gear Solid ،Forza و The Witcher همگی با فرمت جهانباز سازگار شدهاند و به موفقیت دست یافتهاند، بنابراین جای تعجب نیست که نینتندو به پیروی از آنها همین کار را کرده است. شاید نینتندو به اندازه یوبیسافت شرکتی شناخته شده و مترادف با خلق بازیهای جهانباز نباشد، اما این بدان معنا نیست که تا به حال یک مورد خوب در این سبک ساخته یا منتشر نکرده نباشد.
Xenoblade Chronicles
با اینکه دنباله آن بر اساس فرمول بهبود یافته است، Xenoblade Chronicles باید به خاطر گامهایی که در داستان سرایی برداشته است، اعتبار داشته باشد و مورد تحسین واقع شود. Monolith این پروژه را توسعه داد و بازی نخست در سال 2012 منتشر شد. عنوانی که با تحسین منتقدان روبرو شد. متأسفانه، نسخههای بازی تنها چند ماه قبل از عرضه Wii U به قفسهها رسید و در نتیجه بازیکنان آنطور که شایسته آن بود، به آن واکنش نشان ندادند. خوشبختانه، یک نسخه بهبود یافته در ماه می 2020 روی نینتندو سوییچ منتشر شد. نسخهای که به مجموعه این امکان را داد تا فرصت بیشتری برای ارتباط برقرار کردن با طرفداران داشته باشد.
یکی از ویژگیهای بارز و قابل توجه Xenoblade Chronicles جهان باز و یکپارچه آن است، زیرا ماجراجویی شولک در منظرهای بزرگ اتفاق میافتد که مملو از هیولاها برای نبرد و ماموریتهایی برای انجام آن است. تجربهی بازی دهها ساعت طول میکشد تا تمام شود و بیش از دو برابر آن برای تکمیل همهچیز و صد در صد کردن بازی نیاز است. اما نحوه ساختار آن باعث میشود که گرایند کردن دائماً با ارزش و تشویق کننده باشد. شولک یک شخصیت خارق العاده است، موسیقی فوق العاده لذت بخش است، و داستان تا انتها سرگرم کننده است.
Lego City Undercover
با وجود اینکه این بازی اکنون روی پلتفرمهای دیگر در دسترس است، اما Lego City Undercover زمانی یک بازی انحصاری برای Wii U بود. عنوانی که توسط نینتندو در سال 2013 منتشر شد. انحصاری بودن موضوعی است که برای فرنچایز Lego کمیاب است. و نکتهی اصلی این بازی این بود که بر اساس مکانهای واقعی ساخته شده و کاملاً مستقل است و هیچ اقتباسی از هیچ فیلمی نگرفته است. به همین دلیل، بازی برای افراد در هر سنی قابل دسترسی است و دنیای باز Lego City احساس تازگی و هیجان دارد، چرا که طراحی مرحله آن تقریباً به اندازه داستان جذاب بازی تحسین شده است.
بازی Lego City Undercover از بسیاری جهات شبیه Grand Theft Auto است، اما واضح است که این یکی برای همه سنین مناسب است. دنیای باز بازی برای تجربه نهایی از اهمیت بالایی برخوردار است. وسایل نقلیه دلچسب، ماموریتهای داستانی جذاب، و آزادیای که بازیکنان دارند، لگو سیتی را تبدیل به یک بازی خاص کرده است که بازیکنان نینتندو باید دوباره از آن بازدید کنند و شانس مجدد به آن بدهند.
Pokemon Legends: Arceus
طرفداران مجموعه پوکمون چندین دهه است که به دنبال یک بازی جهان باز هستند و Pokemon Legends: Arceus گام مهمی در یک مسیر درست است. تجربهی بازی ممکن است به اندازه بازیهایی مانند Horizon Forbidden West جهان باز نباشد، اما بیشتر طراحی بازی آن به کاوش برای گرفتن طیف وسیعی از هیولاهای جیبی متکی است. این بازی با مجموعه Monster Hunter مقایسه شده است، اما در رویکردش به مراتب جهان بازتر احساس میشود.
حال Pokemon Scarlet و Violet این فرصت را دارند که از Pokemon Legends یاد بگیرند. و بنابراین آینده این ژانر باید در جهت مثبتی حرکت کند. در حال حاضر، اگرچه Pokemon Legends: Arceus یک بازی عالی است و نوید بخش تجربههای چیزهای آینده است، اما این نشان میدهد که نینتندو مایل است زمان و منابع بیشتری را در قالب سبک جهان باز برای فرنچایزهای پرفروش خود سرمایه گذاری کند.
The Legend of Zelda: Breath of the Wild
در سال 2017، نینتندو تجربهای را رقم زد که واقعاً فراموش نشدنی بود. بازگرداندن بازیکنان به سرزمین Hyrule، بازی Breath of the Wild یک شاهکار است که مکانیک اصلی آن به جهان باز بودن طراحی کلی آن تکیه دارد، زیرا رفته رفته اکتشاف و کاوش مبتنی بر فیزیک با آشنایی بیشتر شما با سرزمین پاداش دهندهتر میشود. زنده ماندن در طبیعت کار سختی است، اما وقتی باران متوقف میشود و طوفان تمام میشود، پیدا کردن سرگرمی در Hyrule به آسانی حکاکی در یک Bokoblin با Royal Claymore است.
لینک با هیچ چیز کار خود را شروع میکند، او از یک خواب 100 ساله بیدار میشود و وظیفه کمک به شاهزاده زلدا در تلاش برای مقاومت در برابر نیروهای تاریک Calamity Ganon را دارد. تنها راه پیشرفت این است که یاد بگیریم دنیا چگونه کار میکند و با آن سازگاری پیدا کنی تا از آن بهترین بهره را ببری. The Legend of Zelda: Breath of the Wild به خوبی محیط و ساختار خود را توجیه میکند، چرا که ارتباط نزدیکی با سیستم پیشرفت بازی دارد. بازی از نظر زیبایی شناسی متنوع است، در گیم پلی و مبارزات بی رحم است و نهایتاً در ژانر جهان باز، به ویژه در اکوسیستم نینتندو، تجربهای به غایت بی نظیر است.
نظر شما چیست عزیزان؟ فهرست بهترین بازیهای جهانباز نینتندو را چطور ارزیابی میکنید؟ جای کدام بازی در این بین خالی بود؟ لطفاً دیدگاههای خود را با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.