وقتی گیمرها نمیتوانند یا دوست ندارند که صدها ساعت از وقت گران بهای خود را تنها به یک عنوان خاص اختصاص دهند، این شوترهای اول شخص هیجان انگیز و در عین حال کوتاه هستند که میتوانند این جای خالی را به خوبی پر کنند و آنها را حسابی سرگرم نمایند. فهرست 9 شوتر اول شخص عالی که میتوانید در یک آخر هفته آنها را تمام کنید را از اول نیوز بخوانید.
شوترهای اول شخص در اشکال و اندازههای مختلف تولید میشوند. برخی از آنها ماجراهایی حماسی هستند که به اتمام رساندن آنها دهها ساعت طول میکشد و شامل انبوهی از کوئستهای جانبی و مکانیکهای نقش آفرینی میشود، در حالی که برخی دیگر، به مانند یک سفر کوتاه درون شهری هستند که هرکسی میتواند در یک جلسه بازی (حداقل ۶ یا ۷ ساعته) کمپین اصلی را تمام کند و از آنها لذت ببرد. این لیست روی دومی تمرکز خواهد کرد. یعنی بازیهای شوتر اول شخص جذاب با کمپین داستانی کوتاه، بنابراین اگر به دنبال یک تجربهی شوتر اول شخص درجه یک و دیوانهوار هستید، خوب جایی آمدهاید.
اگرچه بازی چند نفره میتواند ارزش تکرار بسیاری از این بازیها را افزایش دهد، اما همه فلسفه این لیست رسیدن به تیتراژ پایانی کمپین تک نفره بازی است. اگر کسی هست که بازیهای کوتاه را دوست ندارد یا فکر میکند که ارزشی ندارند، فقط بدانید که این بازیها آنقدر فوقالعاده و جذاب هستند که به راحتی میتوانید چندین بار آنها را از اول بازی کنید و باز هم برایتان لذتبخش باشند.
9. TimeSplitters
بازی TimeSplitters جانشین بر حق تیراندازهای اول شخص افسانهای نینتندو 64 همچون Perfect Dark و GoldenEye است. این بازی به عنوان یک عنوان هنگام عرضه PS2، که قبل از Halo منتشر شده شناخته میشود. بنابراین هنوز هم دارای برخی مشکلات و حساسیتهای یکپارچه سازی و کنترلهای FPS کنسول کلاسیک است.
مراحل در کمپین بازی کوتاه هستند و سریع، به این معنی که بازیکنان میتوانند تنها در چند ساعت به تیتراژ نهایی برسند. با این حال، انبوهی از گزینههای چند نفره و حالتهای چالشبرانگیز و جایزهای وجود دارند که ارزش گیمپلی را تا حد زیادی افزایش میدهند. اهداف مراحل همچنین در حالتهای سختتر کمی تغییر میکنند و انگیزه بیشتری برای ادامه بازی میافزایند.
8. Call Of Duty: Advanced Warfare
این گزینه همچنین میتواند بیشتر عناوین دیگر Call of Duty را نیز شامل شود. Advanced Warfare به دلیل فشرده و سریع بودن مبارزاتش مورد توجه ویژه قرار میگیرد. این بازی با داستان سینمایی، استفاده از بازیگران کلاس جهانی و تغییرات گستردهی گیم پلی، به مانند نفس تازهای در فرنچایز بود.
این کمپین سعی میکرد تندتر و سینماییتر از نسخههای قبلی باشد، تصمیمی که باعث بحث و جدل فراوانی شد. هنگامی که پس از حدود 4 ساعت کار خود را با کمپین تمام کردید، همیشه میتوانید به سراغ بخشهای چندنفره و حالتهای متنوع دیگر بروید. خود کمپین هم به اندازهای جذاب هست که ارزش چند بار تجربه کردن را داشته باشد.
7. Superhot
بازی Superhot برای بازی با کنترلر و از طریق VR در دسترس است. ساختار کلی در هر دو حالت عالی کار میکند. بازی بر اساس یک مکانیک منحصر به فرد است که در آن «زمان» تنها موقعی پیش میرود یا به جلو میرود که بازیکن حرکت کند.
این امر باعث میشود که جاخالی دادن گلولهها و حرکات دقیق جنبه مهمی در تکمیل مراحل داشته باشند. تعداد انگشت شمار و محدود مراحل بازی کوتاه هستند، اما تجربه مجدد آنها در تلاش برای اجرای پرفکت آنها یک لذت وصف ناشدنی است. نسخه واقعیت مجازی Superhot به اندازه کافی با نسخه اصلی متفاوت است تا بازی کردن هر دو را توجیه کند. بنابراین از دست ندهید.
6. Titanfall 2
اولین عرضه Respawn Entertainment فقط یک بازی چند نفره به نام Titanfall بود. جالب است بدانید بازی نخست کمپین ندارد. اما در عوض Titanfall 2 به داشتن یکی از بهترین کمپینهای مدرن شوتر اول شخص مشهور است.
این تجربه کوتاه است، اما هر مرحله یک مفهوم گیم پلی جدید را معرفی میکند و به سرعت از آن قبل از رفتن به ایده جالب بعدی استفاده میکند. بازی هرگز برای مدت طولانی روی یک ایده تازه باقی نمیماند. فروش Titanfall 2 میزان ستایش و نمرات منتقدان را منعکس نمیکند. و این موضوع آن را به یک کالت کلاسیک تبدیل کرده است که در طول سالها از طریق تبلیغات دهان به دهان بین گیمرها به شهرت بیشتری دست پیدا کرده.
5. پورتال
کالکشن The Orange Box در سال 2007 کاملاً یک معامله برنده بود. این کالکشن با دو عنوان قبلاً منتشر شده و سپس سه بازی جدید عرضه شد. یکی از آن عناوین جدید Portal بود، یک بازی معمایی منحصر به فرد که در آن بازیکنان با استفاده از یک تفنگ پورتال معماها و پازلهای محیطی را حل میکنند.
خود گیم پلی به تنهایی تجربه بازی را عالی میکند، اما داستان کمدی تاریک آن را به یکی از مشهورترین بازیهای تیراندازی اول شخص قرن بیست و یکم تبدیل کرده است. با این حال، این دقیقا یک بازی شوتر یا تیراندازی نیست، چرا که هیچ دشمن واقعی در بازی وجود ندارد و تنها ابزاری که بازیکنان در اختیار دارند، یک تفنگ پورتال است. حتی اگر چند پازل حسابی به مغز بازیکن فشار وارد کنند، در کل تجربهی نهایی باید بین سه تا پنج ساعت طول بکشد.
4. Far Cry 3: Blood Dragon
با اینکه Far Cry 3: Blood Dragon از نظر فنی یک بستهی الحاقی برای Far Cry 3 است، اما یک بسته مستقل است. یعنی بازیکنان برای بازی کردن آن به Far Cry 3 نیازی ندارند. Blood Dragon با هر عنوان Far Cry دیگر تفاوت اساسی دارد. این یک ادای احترام طنزآمیز به فیلمهای اکشن دهه 1980 میلادی است.
کل نقشه آغشته به نئون است و داستان شامل هزاران ارجاع به مضامین مرتبط فرهنگی در آن دهه و برهه تاریخی است. صداپیشگی شخصیت اصلی را مایکل بین، که برای ترمیناتور و بیگانگان شناخته میشود، بر عهده دارد. بازی آنقدر دوست داشتنی بود که جای تعجب است که چرا هیچ دنباله مناسبی برای آن عرضه یا معرفی نشده است.
3. Killzone: Mercenary
زمانی بود که هیچ کس نمیتوانست تصور کند سبک تیراندازی اول شخص به خوبی روی یک سیستم دستی کار کند و قابل پیادهسازی باشد. پلی استیشن ویتا برای اولین بار پشتیبانی از آنالوگ دوگانه را معرفی کرد و این سبک را برای بازی در حال حرکت راحتتر کرد.
تعداد زیادی بازی FPS روی این کنسول وجود ندارد، و Killzone: Mercenary به عنوان یک ویژگی برجسته در نظر گرفته میشود. کمپین بازی کوتاه است، بنابراین هر کسی می تواند به سرعت آن را به اتمام برساند. مانند بسیاری از بازیهای این مجموعه، گرافیک Mercenary بسیار چشمگیر است، به خصوص با توجه به کنسولی که روی آن قرار دارد.
2. Wolfenstein: The Old Blood
بین Wolfenstein: The New Order و The New Colossus یک عنوان مستقل کوچک به نام The Old Blood عرضه شد. با اینکه بازیهای جدید این فرنچایز در دهه 1960 میلادی اتفاق میافتند، اما The Old Blood اکشن را به جنگ جهانی دوم بازمیگرداند و طرفداران را با بازگشت به محیط بازیهای قدیمیتر سری، هیجانزده میکند و حس نوستالژی را به همراه دارد.
ترکیبی روان از مبارزه مخفیانه و آتشین علیه انسانها و ماشینها، بازی را منحصر به فرد کرده است. با وجود اینکه بازی The Old Blood کوتاه و عاری از مراحل فرعی است، اما از ابتدا تا انتهای بازی لذت بخش است.
1. Half-Life 2 Episode One
در تلاش برای اینکه فاصله زیادی بین بازیها وجود نداشته باشد، Valve تصمیم گرفت نسخههای بعدی Half-Life 2 را در قسمتهای اپیزودیک منتشر کند. Half-Life 2: Episode One فقط چند ساعت طول می کشد تا پایان یابد. داستان گوردون فریمن و الیکس ونس را دنبال میکند که از شهر ویران شده 17 فرار میکنند. بازی بعدی، اپیزود 2، تنها کمی بزرگتر و طولانیتر است.
متأسفانه، ایده ساخت بازیهای کوچکتر که سریعتر عرضه میشوند، عملی نشد. هیچ بازی Half-Life بین سالهای 2007 و 2020 منتشر نشد. پس از گذشت همه این سالها، اپیزود اول هنوز بهعنوان یک ماجراجویی عالی و کوچک FPS برجسته و شایان توجه است. رتبه نخست فهرست 9 شوتر اول شخص عالی که میتوانید در یک آخر هفته آنها را تمام کنید با اقتدار به هف لایف میرسد.
نظر شما در این خصوص چیست دوستان؟ فهرست 9 شوتر اول شخص عالی که میتوانید در یک آخر هفته آنها را تمام کنید را چطور ارزیابی میکنید؟ جای کدام بازی در این بین خالی است؟ لطفاً دیدگاههای خود را با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.