داراییهای نامشهود، حق ثبت اختراع، نامهای تجاری، ارتباط با مشتری و کارگران ماهر سرمایهی اصلی شرکتها بوده و بیشترین رشد را برای شرکتها به وجود میآورند، همچنین ۹۰٪ ارزش بازار S & P500 را شامل میشوند. هیئت مدیره شرکتها به این نتیجه رسیدند: تقریباً نیمی از شرکتهای بزرگ ایالات متحده و انگلیس خسارتهای اجرایی را تا حدی با داراییهای نامشهود خود پرداخت میکنند. در ادامه به اهمیت شاخص ESG از زبان Bhakti Mirchandani نویسندهی سایت Forbes میپردازیم.
تحقیقات دانشگاهی این روند جبران خسارت اجرایی را تأیید میکند. مطالعه اخیر Caroline Flammer ،Bryan Hong و Dylan Minor نشان داد که پذیرش و اجرای معیارهای زیست محیطی برای جبران خسارت اجرایی با افزایش ارزش شرکت همراه است. این معیارها شامل ارائه طرح های خلاقانه در رابطه با محیط زیست، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای پاک است.
با این مشوقها، سرمایه گذاران میتوانند با تقویت فرایند اجرایی بر آن دسته از داراییهای نامشهود که نیازمند زمان برای رشد هستند و ریسک بالای سرمایه گذاری هم دارند، سرمایه گذاری کرد. این مقاله، سومین مقاله از مجموعه مقالات مرتبط با داراییهای نامشهود است و در آن پایداری، اقدامات پیشرو و زمینههای جبران خسارت اجرایی را در آن بررسی میکنیم. جامعهای آماری، شرکتهای بزرگ ایالات متحده و انگلستان میباشند.
شاخص ESG یک اصطلاح است که از سه کلمهی Environmental (محیط زیست)، social (اجتماع) و governance (حاکمیت شرکت) تشکیل شده و برای سنجیدن جنبههایی از شرکتها است که کمتر در گزارشهای مالی و اقتصادی به آن میپردازند و بیشتر به دنبال سنجش معیارهای زیست محیطی، اخلاقی و حاکمیتی است. برای مثال اگر محصولات شرکت شما باعث تخریب محیط زیست شوند شاخص ESG کمتری دریافت میکنید.
بررسی اجمالی اهمیت شاخص ESG
طبق تحقیقات Willis Towers Watson تقریبا ۵۱ درصد از S&P 500 از اهداف ESG در برنامههای تشویقی خود استفاده میکنند. اکثریت قریب به اتفاق شرکتهای فعال در بخشهای ESG مانند خدمات آب و برق (۹۰٪) و انرژی (۸۳٪) از اهداف ESG برای جبران خسارت اجرایی استفاده میکنند، در حالی که فقط یک سوم شرکتهای خدمات مبتنی بر محتوا (۳۰٪) و فناوری اطلاعات (۳۴٪) این کار را انجام میدهند. به همین ترتیب، مطابق گزارش اخیر PwC و مرکز مدیریت شرکت مدرسه بازرگانی لندن، ۴۵٪ از شرکتهای FTSE 100 هنگام تعیین اهداف برای پرداخت هزینههای اجرایی از معیار ESG استفاده میکنند.
۵۰٪ از S & P500 و ۳۷٪ از FTSE 100 رسیدن به اهداف ESG را در پرداخت پاداش دخیل میکنند. اهداف مستقل ۱۰٪ پاداش شرکتهای S & P500 را تشکیل میدهند، اما از آنجا که برخی از شرکتها از چندین هدف استقبال میکنند، میانگین بین ۱۵٪ تا ۱۸٪ است. به همین ترتیب، میانگین معیارهای ESG در برنامه پاداش دهی شرکتهای S & P500 حدود ۱۵٪ است.
در مجموعههای اجرایی S & P500، رایجترین برنامه تشویقی سالانه برای ۱۰٪ بازدهی شامل: خدمات مشتری، حفاظت از محیط زیست، منابع انسانی، سلامت و ایمنی کارکنان است. در میان FTSE 100، متداول ترین مقیاس در پرداخت این پاداش: انجام اقدامات متنوع، تعامل با کارمندان، بهداشت و ایمنی است.
تغییر به کندی انجام میشود. تقریباً بیش از دو برابر شرکتهای FTSE 100 دارای اهداف طولانی مدت اجتماعی، بهداشتی و ایمنی است، اما اهدافی که با موفقیت انجام شدند رقم پایینی دارد.
برنامههای تشویقی بلند مدت (۴٪ از S & P500 شامل اهداف ESG در LTIP است.) در میان شرکتهای حاضر در FTSE 100، اقدامات زیست محیطی به سرعت در حال رشد میباشد و در حال حاضر رایجترین نوع سرمایه گذاری در LTIP است. اهداف زیست محیطی ماهیتی بلند مدت دارند و این اهداف با وامهای بلند مدت و کم بهره پشتیبانی میشود. این اقدامات معمولاً بر روی کاهش تولید دی اکسید کربن و جایگزینی منابع انرژی تمرکز دارند.
موانع موجود سرراه شاخص ESG
چالشهای برای گنجاندن معیارهای ESG در برنامههای تشویقی وجود دارد. طبق نظرسنجی Willis Towers Watson که از مدیران هیئت مدیره و مدیران ارشد شرکتهای تجاری عمومی صورت گرفته است، متداولترین آنها تعیین اهداف (۵۲٪) و شناسایی (۴۸٪) و تعریف (۴۷٪) معیارهای عملکرد ESG است.
تحقیقات دانشکده تجارت هاروارد نشان میدهد شرکتهایی که عملکرد خوبی در زمینه پایداری مواد دارند، به طور قابل توجهی از شرکتهایی که عملکرد ضعیفی در این موارد دارند، پیشی میگیرند. این در حالی است که سرمایه گذاری در موضوعات پایداری مواد، دارای ارزشهای مثبت یا منفی نیست.
اگرچه ۵۱٪ از S & P500 با استفاده از ESG اندازه گیری میکنند، اما بیش از ۱۵٪ از شرکتهای S&P 500 از معیارهای سخت و قابل اندازه گیری برای اندازه گیری عملکرد خود استفاده میکنند. در نتیجه، ESG بالفعل برای اکثر شرکتها اعمال میشود. همانطور که Alisson Hern Lee، کمیسار سابق SEC اظهار داشت، “تا ۹۳٪ از بازار سهام ایالات متحده در معرض آسیبهای ناشی از تغییرات آب و هوایی است، با آتش سوزی و طوفانهای شدید سال گذشته لزوم ایجاد تغییر و تحول در ساختار نمایان شد.” همچنین در مورد مسائل اجتماعی، گفته میشود که تا ۱۰۰٪ بازارهای سهام ایالات متحده در معرض آسیبهای ناشی از بیعدالتی همه گیر و نژاد پرستی هستند.
تبدیل بلوکهای نامشخص به بلوکهای مشخص
اهمیت تمرکز بر روی اهداف ESG کاملاً اثبات شده است. ۵۰ سرمایه گذار اصلی موسسه با دارایی ۴۱ تریلیون دلار به طور فعال با استفاده از چارچوب SASB تبلیغات میکنند.
همانطور که در میان ذینفعان S&P 500 علاقه به ادغام ESG افزایش مییابد، استفاده از معیارها نیز باید بهبود یابد و شرکتها احتمالاً افشاگری گستردهتری را ارائه میدهند که به طور خاص تاثیرات جزئی ESG را توضیح میدهد.
LTIPها برای رسیدن به اهداف خاص که همان افزایش ارزش سهام است به کارمندان خود پاداش میدهند. برای اجرای برنامههای بلندمدت ارزش زایی، استفاده از اهداف ESG در LTIP باید از ۴٪ به ۱۹٪ در شرکتهای بزرگ ایالات متحده و انگلیس افزایش یابد.
اهداف ESG باید به طرز خلاقانه طراحی شوند. معیارهای خروجی مواردی هستند که دارای تاثیرات مشهود کمتری هستند، مانند کاهش انتشار کربن در محدوده ۱ و ۲ که عملکرد آنها ارزیابی میشود. در مقابل، معیارهای ورودی مربوط به فعالیتهای خاصی است که یک شرکت انجام میدهد، مانند سرمایه گذاری در انرژیهای سبز و جایگزینی انرژیهای فسیلی. بیشتر اهداف ESG در FTSE 100 حداکثر سطح عملکرد را به عنوان مقیاس در نظر میگیرند. این امر به ویژه هنگامی اتفاق میافتد که معیار ESG به یک اولویت استراتژیک و مستقل مانند منابع جدید انرژی متصل شود. هنگامی که یک عامل ESG خاص به عنوان حداقل نیاز در نظر گرفته شود، اهداف ESG برای یک زیربنا مناسبتر هستند. مباحث سلامتی و ایمنی میتواند در این گروه قرار بگیرد.
آنچه سرمایه گذاران میتوانند انجام دهند
گفتگوی سرمایه گذار و کارکنان شرکت معتبرترین نوع سرمایه گذاری پایدار است، حضور فعال و گفتگو با کارکنان تاثیر به سزایی در افزایش سودآوری شرکتها دارد. بنابراین بسیار مهم است که سرمایه گذاران خود انگیزهای مناسبی برای تقویت و حمایت از شرکتی باشند که در آن سرمایه گذاری کردهاند.
سازمان حقوق بازنشستگی کانادایی Caisse de dépôt et placement du Québec (CDPQ) فرمولی را برای ادغام اهداف زیست محیطی و کاهش بدهیها ارائه کرده است. CDPQ بودجههای کربنی برای تیمهای سرمایه گذاری خود تعیین میکند.
تحلیلگران برای تجزیه و تحلیل ESG و ارزشهای ایجاد شده بر اساس آن، پاداش دریافت میکنند.
برخی از سرمایه گذاران، پاداش تیم سرمایه گذاری و اجرایی را بر اساس دستیابی شرکت به اهداف ESG پرداخت میکنند. این امر در مورد شرکت خصوصی سرمایه گذاری مستقر در نیویورک Dunes Point Capital صدق میکند، جایی که پرداخت بخشی از حقوق تیم اجرایی منوط به رسیدن به اهداف است.
حال که اهمیت شاخص ESG را دریافتید میتوانید از دیگر مقالت سایت اول نیوز دیدن کنید.