واژه همدلی (Empathy) از زمانی که پاندومی اخیر آغاز شده است بیشتر شنیده میشود و وجود آن در یک اجتماع فواید خود را دارد. با این حال مانند هر اصطلاحات ترندی، بدون حمایت معنایی ندارد. این رفتار اجتماعی باید پیوند عمیقی با شرکت شما داشته باشد. همدلی برای اینکه موثر واقع شود باید در رفتار روزمره رهبران و کارکنان سازمان و در مهمترین مسائل سازمان نفوذ کند. در ادامه به همدلی در محیط کار باعث میپردازیم.
واقعیت این است که برخی صنایع مانند خدمات مالی یا ارائه دهندگان خدمات تخصصی، به طور سنتی با همدلی ارتباطی ندارند. اما این موضوع در این صنایع و در سازمانهای بزرگ باید پیشگام باشد. جا افتادن فرهنگ همدلی در یک سازمان بزرگ باید از سطح بالای سازمان شروع شود. رهبران باید این ارزشها را زندگی کنند، به آنها باور داشته باشند و هر رفتاری را که با این ارزشها در تضاد باشد ریشه کن کنند.
4 دلیلی که همدلی در محیط کار باعث ایجاد حس تجاری میشود
EY یک نظرسنجی جهانی از ۱۶۰۰۰ کارمند انجام داده است. طبق این نظرسنجی ۵۴٪ اعلام کردهاند که اگر در مورد محل و زمان کار از انعطاف پذیری لازم برخوردار نباشند شغل خود را پس از همه گیری Covid-19 ترک میکنند. نسل جدید کارمندان انتظارات مختلفی از شغل خود دارند و دنیای کار در حال تحول است. همه گیری به ما آموخت که انعطاف پذیری در شرکتها امکان پذیر است. اگر سازمان به کارمندان خود بیشتر از آنچه میخواهند بدهد، در نهایت کارفرمایان نیز بیشتر از آنچه میخواهند (بهره وری و عملکرد بالاتر) بدست میآورند.
در ادامه دلایلی بر ایجاد همدلی در ساختار شرکتها را بررسی میکنیم.
ایجاد مکانی جذاب برای کار کردن
فرسودگی و خستگی کارمندان در صنایع خاص مانند خدمات تخصصی همیشه زیاد بوده است. کاهش میزان فرسودگی کارمندان باعث صرفه جویی زیادی در هزینههای شرکت خواهد شد. کارفرمایان همیشه میخواهند نیروی کار باکیفیت را برای مدت طولانی در شرکت نگه دارند. ایجاد احساس ارزش و قدردانی از آنها در این امر کمک خواهد کرد. برای تحکیم و پایداری این فرهنگ در سازمان به تلاش و کار زیادی نیاز است، اما در بلند مدت باعث ایجاد مزیت رقابتی خواهد شد.
کارکنانی که در شرکت احساس ارزش میکنند مدت طولانیتری در آن شرکت میمانند و در کار کردن انرژی بیشتری میگذارند، زیرا انگیزه و اشتیاق بیشتری دارند.
با ماندن طولانیتر کارکنان در یک شرکت در هزینههای استخدام و هزینههای مربوط به آموزش افراد جدید صرفه جویی میشود. علاوه بر این کارمندان فعالتر و شادتر در کار بازده بیشتری را تولید میکنند که باعث درآمد نیز میشود. کارمندان شادتر به مشتریان نیز بهتر خدمات ارائه میدهند و منجر به یک حلقه بازخورد مثبت میشود؛ یعنی این که در نهایت مشتریان نیز احتمالاً مدت زمان بیشتری با این شرکت باقی میمانند.
با ایجاد یک محیط کار جذاب برای کارمندان در واقع ذی نفعان و هر گروهی در بیرون یا درون یک سازمان که سهمی در عملکرد سازمان دارد را راضی نگه میدارید.
شما مجموعه وسیعی از استعدادها را برای انتخاب دارید
برخی صنایع از ساعت ۹:۰۰ صبح تا ۵:۰۰ بعد از ظهر فعال نیستند. با این حال سختی شغل (سفرهای مداوم، هفتههای کاری ۹۰ ساعته) برخی از کارمندان با استعداد را از ادامه مسیر شغلی خاص منصرف میکند. همدلی در محل کار سازش و رضایت شغلی ایجاد میکند که به شما امکان میدهد مجموعه وسیعتری از افرادی که ممکن است آن مسیر شغلی را در ابتدا انتخاب نکرده باشند، جذب کنید. زیرا وقتی سازمان با افراد همدلی کند افراد نیز حاضر خواهند بود با سازمان کار کنند و سبک زندگی خود تغییر دهند.
به عنوان مثال قبل از همه گیری کرونا یک مشاور دائم در حال سفر و ماموریتهای کاری در تمام هفته در جادهها بوده است و برای شغلش از گذران وقت با خانواده خود گذشته است. Steve Payne میگوید این افراد زمان زیادی را با خانواده خود نمیگذرانند. بنابراین اگر کارفرمایان بتوانند یک زمانی برای بودن با خانواده را برای کارمندان فراهم کنند، چه میشود؟ چیزی که آن کارمند هرگز نداشته است. اگر فداکاری کل کارمندان برای دستیابی به اهداف مالی شرکت ضروری نباشد، چه تصمیمی میگیرید؟
یک رهبر باید بداند این میزان از خودگذشتی زیاد از سمت کارمندان ممکن است در نهایت برای نسل جدید کارمندان مشکل آفرین شود. چگونه میتوان نیازهای فردی کارمندان را در یک سازمان بزرگ تأمین کرد؟
پاسخ این است که باید تعادل برقرار شود. شما به عنوان یک رهبر باید هر نقش و سمت در سازمان را بررسی کرده و مشخص کنید که چه کسی چه مدت زمانی در محل کار نیاز است حضور داشته باشد. برای بسیاری از سازمانها یک برنامه ترکیبی ممکن است ایده آل باشد. در این برنامه شما دو هدف را برآورده میکنید: ۱. جلوگیری از اثرات مخرب زیست محیطی (کاهش کربن) و ۲. انعطاف پذیری بیشتر برای کارمندان در مورد زمان و نحوه انجام کار خود از خانه.
برای ایجاد همدلی انتظارات باید واضح بیان شوند
تعریف همدلی به معنای”خوب بودن” دقیق و درست نیست. همدلی در تجارت مربوط به همکاری و همسویی بین کارفرما و کارمند است و این به معنای ارتباط و انتظارات شفاف از یکدیگر است.
با مدیریت انتظارات از هر دو طرف، دیگر هیچ اتفاق غیرمنتظره ای را شاهد نیستید. یک کارمند این فرصت را دارد که تصمیم بگیرد شغل برای او مناسب است یا نه، زیرا با روشن بودن انتظارات کارمندان به طور کامل در مورد این که در این شغل چه انتظاری از آنها میرود را درک میکنند. ما بیشتر به سمت یک مدل ارزیابی کارکنان بر اساس نتیجه و عملکرد حرکت میکنیم، نه میزان ساعت کاری. تا زمانی که کار با استاندارد بالا و در مهلت مقرر انجام شود این انعطاف پذیریها در مسیری درستی قرار گرفته است.
با این حال نداشتن این فاکتورها برای شروع می تواند منجر به ناامیدی و شکست هر دو طرف شود. همدلی زمانی که با ارتباط شفاف و واضح همراه باشد، بهترین عملکرد را دارد.
همدلی در محیط کار میتواند به ایجاد فرهنگ کار غنی کمک کند
معمولا وقتی شرکتی فرهنگ مثبتی را در خود جای میدهد (به عنوان مثال سخت کوشی، اصول اخلاقی، منصفانه و همدلی)، منجر به خودگزینی میشود. وقتی افراد ترك کردن شغل را انتخاب میكنند، این میتواند به دلیل ناهماهنگی در سطوح ارزش باشد. میتوان این موضوع را درد کوتاه مدت را برای سود طولانی مدت نامید.
بیانیه ارزش باید برای همه افراد درون سازمان روشن باشد، و باید رفتارهای روزمره و میزان همدلی مورد انتظار همه افراد سازمان را هدایت و کنترل کند.
همدلی به ما این امکان را میدهد که نیازهای کارمند و مشتری را بهتر درک کنیم و بر اساس آنها عمل کنیم.
Hewlett Packard این کار را بسیار خوب انجام داده است. آنها با تمرکز قوی بر “جمع گرایی”، اخلاق، انتظارات روشن و صداقت، یک تجارت موفق ایجاد کردهاند و همدلی متعادل بخشی از آن است.
همه کارمندان باید با ارزشهای شرکت همسو شوند و درک کنند که عدم انجام این کار عواقبی دارد. استفاده متعادل از فرهنگ سازمانی منجر به اطمینان کارکنان از سیستم میشود، برای سو رفتار قوانینی اجرا میکند و باعث ایجاد ارتباط باز میشود. اگر ارزشها مقدم بر اقتصاد باشد، در بلند مدت میتواند منجر به نتایج بهتر در سود شرکت شود.
حال که با همدلی در محیط کار آشنا شدید میتوانید از دیگر مقالات سایت اول نیوز دیدن کنید.